6 دلیل از بین رفتن ایده های خوب و روش های جلوگیری از آن


6 دلیل از بین رفتن ایده های خوب و روش های جلوگیری از آن

6 دلیل از بین رفتن ایده های خوب و روش های جلوگیری از آن

به طور متوسط به ذهن هر فرد در طول حیات اش تنها 3 تا 4 ایده واقعا خلاقانه می رسد که اگر می خواهد موفق شود باید از آنها بهره ببرد!‌ در این مقاله روش هایی برای جلوگیری از مردن ایده ها را مطرح کرده ایم.

ایده های خوب همیشه و مکررا به ذهن نمی رسند. علیرغم اینکه قطعا روش هایی برای پرورش ایده های بیشتر وجود دارد، تنها سه تا چهار ایده واقعا خلاقانه و نوآورانه در طول حیات اکثریت افراد به ذهن آنها متبادر می شود. بنابراین بهره گیری از همین ایده ها و استفاده از هر فرصت بالقوه ای که پیش رویتان قرار می گیرد اهمیت حیاتی دارد.

با این وجود، هنگامی که در جهت تبدیل برنامه های خود از ایده به واقعیت تلاش می کنید، افتادن در دام هایی که باعث می شوند ایده های شما در حد نوشته های تخته برنامه ریزی تان باقی بمانند دور از انتظار نخواهد بود.

موارد پیش رو رایج ترین دام هایی هستند که بسیاری از کارآفرینان و نوآوران آینده حوزه های اقتصادی و کسب و کار در آنها گرفتار می شوند. اینها دلایل اتلاف ایده های خوب هستند. اطلاع از ماهیت و چگونگی غلبه بر آنها یک عنصر اساسی برای موفقیت در زندگی و کسب و کار است.

1. فقدان تعهد

بسیارخوب، شما ایده ای دارید و برای چگونگی حیات بخشیدن به این ایده نیز فکرهای زیادی در سر دارید، اما مشکلی وجود دارد. بیشتر مردم ایده ای که دارند را دوست دارند، اما فاقد تعهد نسبت به اجرای آن ایده ها و واقعیت بخشیدن به آنها هستند. 

چنانچه واقعا به کاری که دنبال می کنید ایمان دارید، باید نسبت به آرمان خود مصمم و متعهد باشید. شما برای اجرای مناسب برنامه ها باید انضباط کاری خود را حفظ کنید.

2. تحقیق ناکافی

پس از ایجاد تعهد 100 درصدی نسبت به ایده، خطای فاجعه بار بعد که بیشتر مردم مرتکب می شوند این است که زمان لازم را برای انجام مناسب و شایسته تحقیق درمورد ایده کاری خود اختصاص نمی دهند. 

بسیاری از مردم مرتکب خطای دست کم گرفتن اهمیت تحقیق بر کل فرآیند می شوند. اما ناتوانی در انجام یک تحقیق جامع درباره اینکه چگونه می توانید ایده خود را به واقعیت تبدیل کنید، شروع کار شما را با شکست همراه خواهد کرد. 

تا می توانید کتاب بخوانید. به پادکست ها گوش کنید. با متخصصان به گفتگو بپردازید. برای درک کامل چگونگی اجرای ایده خود و آنچه در پیش رو دارید هر کاری که لازم است انجام دهید.

3. زمانبندی ضعیف

فکر می کنید ایده شما برای ارائه آماده است؟ آیا به این اندیشیده اید که شاید شرایط برای ایده شما کاملا مهیا نباشد؟

برای اینکه بتوانید به ثمر نشستن پتانسیل کامل ایده خود را نظاره کنید، زمان بندی اهمیت اساسی دارد. گاهی کسب و کارهای بزرگ با شکست مواجه می شوند، چرا که زودتر یا دیرتر از زمانی که باید در بازار مطلوب خود قدم گذاشته اند. 

برای اطمینان از اینکه ایده شما امکان رسیدن به حداکثر میزان موفقیت را دارد، انجام تجزیه و تحلیل روی رقبایتان به نحوی که بتوانید از آنها پیش بیفتید قطعا بسیار مهم است، اما صبر و انتظار برای فرصت مناسب تا زمانی که مطمئن شوید بازار به ایده شما پاسخ مثبت خواهد داد نیز به همان اندازه اهمیت دارد. 

4. فقدان راهبرد

اخیرا تحقیقی که توسط موسسه بازاریابی محتوایی (Content Marketing Institute) انجام شد نشان داد که تنها نیمی از برندهای مورد بررسی به نوعی برای خود یک برنامه بازاریابی محتوایی داشتند. 

احتمالا توسعه یک برنامه راهبردی که بتواند موفقیت در پی داشته باشد برای صاحبان کسب و کارهای کوچک مسئولیت بسیار بزرگی به نظر می رسد، اما لزوما نباید اینطور باشد. یک راهبرد خوب در دو چیز خلاصه می شود:

1) برنامه ریزی موثر

2) سازماندهی جامع و دقیق

در اغلب اوقات، برنامه ریزی می تواند فرآیندی بی نهایت خسته کننده و ملالت بار باشد، و ساده ترین گزینه این است که تنها موارد بنیادین مشخص شود و کار از همانجا شروع شود. اما اگر برای چگونگی تبدیل ایده خود از یک مفهوم تئوری به واقعیت، یک برنامه واضح و سازماندهی شده نداشته باشید، ممکن است با مشکلاتی غیرمنتظره مواجه شوید. نتیجه چه خواهد بود؟ ایده شما محکوم به شکست است.

همانطور که یک ضرب المثل قدیمی می گوید: اگر در آماده سازی خود با شکست مواجه شدید، خود را برای شکست آماده کنید.

اما فرض کنیم که اینطور نیست و شما واقعا یک برنامه برای اجرا در دست دارید. پس از تهیه و توسعه آن باید سازمان یافتگی خود را حفظ کنید.

چه پیشرفت و بودجه خود را با قلم و کاغذ، چه با Evernote و یا اکسل پیگیری کنید، باید نشانه های اصلی عملکردهای صحیح و مهم (KPI: key performance indicators) را تحت نظارت قرار داده و سازمان یافتگی تان را منطبق بر ایده خود حفظ کنید.

5. انتظارات غیرواقع بینانه

فارغ از اینکه چقدر به ایده خود اعتقاد دارید، هوشمندانه این است که با انتظارات غیرواقع بینانه ای مانند موفقیت یک شبه یا سودی سرشار در چندماه، احساسی و هیجان زده نشوید. داشتن رویاهای بزرگ ایرادی ندارد، اما اگر ایده شما به نتیجه مطلوب تان منجر نشد دلسرد و نا امید نشوید.

چیزهایی از این قبیل برای رشد و توسعه نیاز به زمان دارند و انتظار دستیابی فوری به موفقیت ساده انگارانه است و لاجرم به نا امیدی و شکست منجر خواهد شد.

6. ترس از شکست

در نهایت و از همه مهم تر اینکه از شکست هراسی نداشته باشید. شکست مایه سرافکندگی نیست و نباید به آن به عنوان چیزی نگاه کنید که باید از همه مخفی شود و بخاطرش احساس شرمساری داشته باشید. 

حتی اگر ایده شما به شکست بینجامد، باز هم از کاری که 99 درصد از مردم در طول زندگی خود انجام خواهند داد فراتر رفته اید. دنبال کردن یک ایده با دل و جان با وجود اینکه به خوبی می دانید احتمال شکست آن وجود دارد کار شجاعانه ای است و همین واقعیت که دست به این کار زده اید شما را از همه کسانی که در انتظار “یکی از همین روزها” روی مبل لم می دهند موفق تر می سازد.

شکست چیزی جز یک فرصت برای یادگیری و رشد شما نیست. بسیاری از داستان های موفقیت از بزرگترین “شکست ها” سرچشمه می گیرند. بنابراین ترس ها را کنار بگذارید. در نهایت، شکست واقعی تلاش نکردن و به کار نبستن همه آنچه در توان دارید است.

نتیجه گیری

قبرستان، ارزشمندترین و غنی ترین مکان در دنیا است، نه به خاطر طلا یا نقره ای که با مردگان دفن شده، بلکه به دلیل ایده های شگفت انگیز و متحول کننده ای که تنها به این دلیل که صاحبان آنها تمایل به اجرایشان و ریسک کردن نداشتند به خاک سپرده شده اند. 

جزو اکثریتی نباشید که اجازه می دهند ایده هایشان همراه با آنها دفن شوند. ریسک را بپذیرید، دام هایی که باید از آنها اجتناب کنید را بشناسید و ایده خود را به جهانیان عرضه کنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *