در چند سال اخیر، یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی اغلب در سرفصل اخبار قرار گرفته اند. این فناوری در حال پیشرفت است. محدودیتهای فیزیکی در مورد نیازهای محاسباتی که زمانی مانع پیشرفت هوش مصنوعی میشد، مدتهاست که از بین رفتهاند. امروز، ما در واقع به نوع دیگری از معضل فکر میکنیم: آیا یادگیری ماشینی واقعاً در چند سال آینده از هوش انسان پیشی خواهد گرفت؟
هوش مصنوعی به زودی جایگزین کدام مشاغل “ماهر” خواهد شد؟
آیا باید روی رباتهای هوشمند خود یک کلید کش قرار دهیم، فقط در صورتی که آنها بیش از حد هوشمند شوند و ما یک سناریوی روز قیامت Skynet داشته باشیم؟
از آنجایی که یادگیری ماشینی با سرعت در حال پیشرفت است و ابزارها و تحقیقات در دسترس برای کاربردهای اصلی به کار می رود، ممکن است در نقطه اوج قرار بگیریم، مشابه زمانی که اتومات ها جایگزین انسان در کارخانه ها شدند.
کدام صنایع انسانی در چند سال آینده از بین خواهند رفت؟
آیا طراح انسان در معرض انقراض است؟
چرا یادگیری ماشینی اینقدر سریع پیشرفت کرده است؟
شما می توانید تا حد زیادی آن را به گردن گوگل بیاندازید. خوب، حداقل، شما می توانید بخش خوب آن را سرزنش کنید.
مهندسین در Google در چند سال گذشته از تکنیکهای یادگیری ماشینی برای مشکلات جستجو و طبقهبندی خود با نتایج فوقالعاده استفاده کردهاند. برخی از بخشهایی از الگوریتمهای اصلی آنها به طور کامل بازنویسی شدهاند تا از هوش مصنوعی و ML با نتایج شگفتانگیزی استفاده کنند، چنین نتایجی که تیم هرگز با هیچ فناوری دیگری نتوانسته بود به آن دست یابد.
RankBrain یکی از الگوریتم هایی است که توسط تیم موتور جستجوی گوگل استفاده می شود. قادر به درک و استخراج معنای اصلی پرس و جوهای زبان طبیعی است، چیزی که قبلاً Google برای پردازش آن بسیار مشکل داشت.
اما، RankBrian هوش مصنوعی است که Google برای “افشای” برای عموم انتخاب کرده است.
Google…به یادگیری ماشینی که نتایج جستجوی آنها را تقویت میکند ادامه دهد
میتوانید مطمئن باشید که در زیر کاپوت، چیزهای بیشتری در جریان است که ما از آنها اطلاعی نداریم. تیم جستجوی Google و هرزنامه همچنان به یادگیری ماشینی اشاره میکند که نتایج جستجوی آنها را تقویت میکند.
تیم ها در واقع آنقدر تحت تأثیر نتایج قرار گرفته اند که کارهای غیرقابل تصوری را انجام دادند. آنها در واقع فناوریای را که در داخل استفاده میکنند منبع باز کردهاند، به گونهای که افراد دیگر میتوانند الگوریتمهای مشابهی را برای حل مشکلات خود اعمال کنند – نتیجه TensorFlow.
TensorFlow و سایر فناوریهای نرمافزاری مشابه، و منابع محاسباتی عملاً نامحدود در دسترس، ما را به مرحلهای میرسانند که محدودیتهای بسیار کمتری نسبت به گذشته وجود دارد.
ذهن های بزرگی مانند ایلان ماسک در واقع آنقدر نگران پیشرفت هوش مصنوعی و ML و پیامدهای منفی احتمالی ناشی از آن هستند، به طوری که چارچوب هایی را پیشنهاد می کنند که «سوئیچ های کشتن» را در جای خود قرار دهند… فقط در صورت لزوم. ماشین ها بیش از حد هوشمند می شوند.
در نمونهای اخیر از ماشینهایی که بیش از حد خودخواه هستند، رباتهای هوشمند فیسبوک زبان خود را برای برقراری ارتباط توسعه دادند.
این ممکن است برای بسیاری از مردم ترسناک به نظر برسد، اما واقعاً کسانی را که میدانند شگفتزده نمیکند – با الگوریتمهای هوش مصنوعی که هوش انسانی را تقلید میکنند، و کاملاً هدفگرا و بسیار کارآمد هستند – قطعاً این اتفاق میافتد. الگوریتمها برای تکمیل هدف خود به کارآمدترین روش ممکن تکامل مییابند و این ممکن است شامل ابزارهای غیرمنتظره یا غافلگیرکننده برای رسیدن به هدف باشد.
اما چگونه همه اینها بر طراحی تأثیر می گذارد؟
طراحی از این همه پیشرفت مصون نیست. اخیراً شاهد حرکتی به سمت اتوماسیون طراحی بودهایم.
من یک طراح انسانی واقعی می خواهم که بتواند قبل از هر چیز ارزش برند من را درک کند
طراحی لوگو یکی از مواردی بوده است که برای مدتی ابزارهای رایگانی را در اختیار داشت، اما کیفیتی که از آنها دریافت کردید، چیزهای زیادی را برای شما به ارمغان میآورد. به عنوان مثال، در مورد لوگوهای من، مگر اینکه من یک سایت دور ریختنی انجام دهم، من یک طراح انسانی واقعی می خواهم که بتواند، قبل از هر چیز، ارزش برند من را درک کند.
من میخواهم بتوانم با کسی صحبت کنم که «آن را دریافت میکند» و میتواند چند ایده را قبل از اینکه به پالایش و نهاییسازی لوگو و نام تجاری پیش برویم، مفهومسازی کند.
اما گزینههای هوش مصنوعی مانند TailorBrands وجود دارد. این افراد به تازگی کلاس دور خوبی از بودجه 4 میلیون دلاری. اکنون، اگر بتوانید چنین پولی را تضمین کنید، ممکن است درگیر چیزی باشید. حداقل، VCها می بینند که این مطمئناً پتانسیل دارد.
برداشت ما این بود که خلاقیت در واقع یک اشتباه رایج بود. چیزی که الگو را به گونه ای شکست که افراد زیادی دوست دارند. وقتی یک قطعه کلاسیک عالی به شما می دهم و شما تصمیم می گیرید فاصله بین نت ها را از بین ببرید، این اتفاق می افتد. اگر هیچ کس کاری را که شما انجام می دهید دوست ندارد، اشتباه است، اگر افراد زیادی آن را دوست دارند، جاز را ساخته اید.
— یالی سار، مدیر عامل TailorBrands
این گزینههای هوش مصنوعی از الگوی مشابهی پیروی میکنند: آنها چند سؤال در مورد برند شما میپرسند، میپرسند چه سبکی از لوگو میخواهید، و انتخابی از فونتها را به شما میدهند. سپس لوگوی شما تولید می شود. هیچ چیز خیلی پیچیده، نه خیلی پیچیده، اما بله، می تواند کار کند. آیا به نظر می رسد که به طور خودکار طراحی شده است؟ نه به چشم اکثر مردم – به خصوص کسانی که طراح نیستند. آیا می توانید از آن برای وب سایت خود استفاده کنید؟ من مطمئن هستم که شما می توانید. آیا از یکی استفاده خواهم کرد؟ هیأت منصفه هنوز در این مورد حاضر نیستند.
زیبایی کار با هوش مصنوعی
من میخواهم بهخوبی بیرون بروم و در اینجا بسیار بحثبرانگیز باشم: اگر مشتری برای یک وبسایت، بدون نشانواره، به سراغ من آمد، مطمئن هستم که میتوانم چیزی بیاورم در چند دقیقه خوب به نظر می رسد نه تنها این، من می توانم طرح ها و مفاهیم کاملاً متفاوتی را به آنها ارائه دهم و به طور بالقوه انتخاب آنها را اصلاح کنم. من احتمالاً می توانم برای ارائه خدمات ایجاد لوگو هزینه بسیار خوبی داشته باشم.
آیا مسئول است؟ آیا اخلاقی است؟ آیا باید آن را انجام دهم؟
موضوع این است که تا زمانی که شهرت خاصی به دست نیاورید، به انواع مشتری ها سر و صدا خواهید کرد. آنهایی که عالی هستند، ارزش های طراحی و برند را درک می کنند و آماده سرمایه گذاری هستند. سپس کسانی هستند که فقط می خواهند از پس آن بر بیایند. شما می توانید انتخاب کنید که آنها را رد کنید (اگر لوکس این کار را دارید). یا می توانید یک بسته بودجه به آنها پیشنهاد دهید، که شامل طراحی لوگو می شود اگر هنوز شروع به کار می کنند. شما در حال ارائه یک بسته کامل به آنها هستید که مطمئناً ارزان تر از یک طراح انسانی است و شما را خسته نمی کند.
اما طرف دیگر این استدلال چیست؟
آیا هوش مصنوعی همیشه می تواند واقعاً برای یک نام تجاری طراحی کند؟
قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهیم، فقط میخواهم چند نمونه از لوگوهای زیبا را مرور کنم که احتمالاً بارها و بارها دیدهاید.
تا به حال به فلش بین E و X توجه کرده اید؟
Amazon همه چیز را از A تا Z حمل می کند، علاوه بر فلشی که لوگوی “لبخند” را ایجاد می کند
سیسکو (San Francisco)…هم نمایش گلدن گیت و هم سیگنال دیجیتال
دوچرخه سوار مطمئناً تجسم تور دو فرانس است
این لوگوها تنها چند نمونه از نمونه هایی هستند که یک لوگوی واقعی باید شبیه آنها باشد. این فقط یک طراحی زیبا نیست، لوگو نماد ارزش های برند است.
قبل از اینکه یک طرح مفهومی شود و شکلی به آن داده شود، عملکرد نام تجاری باید کاملاً درک شود. و اینجاست که هوش مصنوعی (تا اینجا) کوتاهی کرده است. در حالی که هوش مصنوعی با سرعتی سریع در حال پیشرفت است، تصمیمات اتخاذ شده شبه هوشمندانه هستند. هوش مصنوعی امروزی بیشتر بحث منطق فازی است، جایی که طراحیها و تصمیمگیریها با دادههای ناقص گرفته میشوند تا هوش واقعی. این ممکن است مانند هوش به نظر برسد، و استفادههایی که از آن استفاده میکنیم، مشکلات محاسباتی را که تنها چند سال پیش غیرقابل حل به نظر میرسیدند، بسیار سادهتر میکنند. اما هوش واقعی؟ درک درست از آنچه در حال طراحی است؟ زمانی که طراح اخراج میشود و یک ربات «استخدام» میشود، احتمالاً هنوز چند سال دیگر فاصله داریم. شاید نسل ها.
چون، آیا یک ربات با هوش مصنوعی می تواند ارزش های برند شما را درک کند؟ چه کسی می داند، یک روز، شاید. اما امروز؟ با وجود پیشرفت فناوری، ما هنوز در سطحی نیستیم که طراح انسان را بکشیم.
بدون دیدگاه