یک مشکل در دنیای طراحی وجود دارد. این یک مشکل بزرگی از نابرابری دستمزد، تبعیض در محل کار، یا کار کودکان نیست، اما با این وجود مشکلی است.

این اپیدمی طراحان پرمدعا است. برخی فقط کمی پرمدعا هستند و این کار را به شیوه ای طعنه آمیز هیپستر انجام می دهند. و به نظر می رسد دیگران خود را کاملاً جدی می گیرند و ظاهراً از ماهیت پرمدعای خود بی خبرند.

در هر صورت، وقت آن است که این موضوع به پایان برسد. درست است، من خواستار پایان دادن به این طراح پرمدعا هستم.

 

این تحقیق سرطان نیست

بیایید یک چیز را از سر راه برداریم. برای 99 درصد از طراحان وب، چیزهایی که ایجاد می کنیم، جهان را تغییر نمی دهند. حداقل نه مستقیم.

research

در ابتدایی ترین سطح، وظیفه ما ساختن چیزهای زیبا و مفید است. مطمئناً، گاهی اوقات آن چیزهای مفید می توانند تأثیر زیادی بگذارند. اما ما سرطان را در اینجا درمان نمی کنیم.

حتی اگر برای یک سازمان غیرانتفاعی کار می‌کنید و آنها روی درمان سرطان کار می‌کنند، طراحی شما این کار را انجام نمی‌دهد. این هنوز فقط یک وب سایت است.

حالا، این بدان معنا نیست که طراحی وب خوب اصلاً مهم نیست، یا نمی تواند بر تغییر تأثیر بگذارد. البته می تواند. اما در پایان روز، ما هنوز فقط پیکسل‌ها را روی صفحه نمایش می‌دهیم.

البته استثناهایی برای این قاعده وجود دارد، اما این مورد برای 99٪ طراحان وجود دارد.

 

کمک به مشکل

در حالی که چیزهای زیادی وجود دارد که به مشکل تظاهر در طراحی کمک می کند، یکی از بزرگترین عوامل زبانی است که ما در مورد شغل و کار خود استفاده می کنیم.

ده سال پیش، یک طراح وب، یک طراح وب بود. شاید شما یک طراح UI یا UX بودید، اما به احتمال زیاد، یک طراح وب بودید. ممکن است فردی که یک تیم را مدیریت می‌کند، یک مدیر هنری، مدیر خلاق یا مدیر پروژه بوده باشد، اما همه اینها عناوین شغلی دقیقی بودند که نشان‌دهنده کارهای واقعی آن شخص بودند.

اکنون، عناوینی مانند این داریم:

  • جادوگر بازاریابی دیجیتال
  • شبه رسانه های اجتماعی
  • جنگجوی برند
  • ارباب دیجیتال
  • Mobile Sensei
  • مدیر ارشد رویایی
  • پیامبر دیجیتال
  • کیمیاگر رویا
  • قهرمانان شادی
  • شرپاهای نوآوری
  • نابغه

گوروها، جدای‌ها، انجیلیست‌ها و موارد مشابه نیز معمولاً یافت می‌شوند.

شما جادوگر نیستید، احتمالاً یک آدم بد، جنگجو، ارباب، سنسی، پیامبر، کیمیاگر، شرپا یا قهرمان نیستید. شما ممکن است یک نابغه باشید، اما استفاده از آن به عنوان عنوان شغلی بیش از کمی ادعایی است.

شعبده باز شخصی با قدرت جادویی است. یک جنگجو یک سرباز یا مبارز (یا یک ژست یوگا) است. ارباب یک حاکم یا فئودال است. سنسی یک معلم است (به طور کلی در هنرهای رزمی). پیامبری خواست خدا را اعلام می کند. یک کیمیاگر فلزات پایه را به طلا تبدیل می کند. شرپا کوهنوردی است که فقط در هیمالیا پیدا می شود. یک گورو یک رهبر معنوی یا معلم است. جدی می تواند از زور استفاده کند. و یک مبشر به دنبال تبدیل دیگران به مسیحیت است. به احتمال زیاد، شما در نقش خود به عنوان یک طراح (یا در نقش های دیگر در زندگی خود) هیچ کدام از اینها نیستید.

sherpa

این یک شرپا است. شما شرپا نیستید.

شما یک طراح هستید. شما ممکن است یک مدیر هنری، مدیر طراحی، مدیر خلاق، طراح رابط کاربری، طراح UX، معمار اطلاعات، طراح موبایل یا طراح/توسعه‌دهنده باشید. اما شما یک جادوگر، جنگجو، بدجنس، ارباب، سنسی، پیامبر، کیمیاگر، گورو، شرپا، جدی، بشارتگر یا قهرمان نیستید. در واقع، شما حتی یک نینجا یا راک استار هم نیستید.

بخشی از این نیز به سطح تخصصی مربوط می شود که بسیاری از کسانی که از این عناوین استفاده می کنند. اگر بزرگترین پروژه طراحی وب شما تا به امروز برای گروه پسر عمویتان بوده است و آنها به شما هزینه پوشش و آبجوی داخلی رایگان پرداخت می کنند، پس شما یک گورو نیستید. متاسفم که آن را برای شما شکستم.

از سوی دیگر، اگر فردی مانند جفری زلدمن، آدل چارلز یا یاکوب نیلسن هستید و می‌خواهید خود را یک گورو بنامید، پس من کی هستم که به شما بگویم این کار را نکنید؟ اگرچه ممکن است متوجه شده باشید که هیچ یک از آن افراد از عناوین شغلی حواس پرتی استفاده نمی کنند (به ترتیب از Founder & Chairman، Visual Designer، و Principal و User Advocate استفاده می کنند).

 

چرا بد است

مشکل طراحان پرمدعا این است که می توانند دیگران را از خود دور کنند. طراحی قبلاً در بسیاری از محافل به عنوان یک موقعیت بدون عارضه نگاه می شود و تقریباً هر کسی می تواند انجام دهد.

با ایجاد عناوینی که اساساً شبیه جوک به نظر می‌رسند، این دیدگاه را تقویت می‌کنیم. اما فراتر از آن، ما را مغرور می کند و مردم را از خود دور می کند.

مشتریان را بیگانه می کند

مشتریان به دنبال طراح وب هستند. آنها به دنبال یک گورو، یک سنسی، یا یک جنگجو، یا یک ارباب نیستند. آنها فقط یک طراح می خواهند. ترجیحاً کسی که اگر تفاوت بین ریتم و سلسله‌مراتب را نمی‌فهمد احساس حماقت در آنها ایجاد نمی‌کند یا اگر به آن نیاز دارند توضیح دهد که چرا یک طرح رنگ قرمز و سیاه ممکن است بهترین ایده برای وب‌سایت مهدکودک نباشد.

عمومی را بیگانه می کند

فراتر از مشتریان شما، عموم مردم در حال حاضر دیدگاهی اغلب مبهم نسبت به طراحان دارند. همیشه جدی گرفته نمی شود. به ما به‌عنوان هل‌کننده‌های پیکسل یا دسته‌ای از آدم‌های عصبی رایانه‌ای که در زیرزمین والدینمان زندگی می‌کنند، نگاه می‌کنیم.

عناوین شغلی زیبا و با صدای مصنوعی تصویر عمومی ما را بهبود نمی بخشد. “مدیر طراحی” عنوانی است که حداقل کمی احترام را بر می انگیزد. «کیمیاگر رویا» اینطور نیست. و حتی واقعاً نمی گوید چه کاری می توانید انجام دهید.

دیگر طراحان را بیگانه می کند

در حالی که برخی از طراحان به این کار دست یافته اند، همه این کار را نکرده اند. می‌توانید کاری کنید کسانی که از عناوین شغلی استاندارد استفاده می‌کنند و کارشان را به زبانی در دسترس توصیف می‌کنند، احساس کنند که آنها را تحقیر می‌کنید یا آنها را جدی نمی‌گیرید.

aliens

 

فراتر از عناوین شغلی

اما فراتر از عناوین شغلی، بسیاری از طراحان در تمام زبان خود ظاهراً پرمدعا هستند. از عبارات پرمدعا و غیرقابل درک در نمونه کارها، مکاتبات، قراردادها و سایر کارهای شما استفاده می کند که ارتباط مشتریان بالقوه با شما را سخت می کند.

آیا واقعاً ارزش دارد که برای درصد کمی از افرادی که به یک تصویر پرمدعا پاسخ مثبت می‌دهند و اکثریتی که پاسخ نمی‌دهند، جلب شود؟

 

یک برنامه 8 مرحله ای برای توقف!

خودنمایی می تواند مانند یک اعتیاد باشد. بنابراین در اینجا چند مرحله وجود دارد که به شما کمک می کند متوقف شوید. در ابتدا قرار بود این یک برنامه 12 مرحله ای باشد، اما آنقدرها هم پیچیده نیست، بنابراین مجبور کردن 12 مرحله به خودی خود بسیار پرمدعا به نظر می رسید.

1. اعتراف کنید که پرمدعا هستید

اولین قدم برای غلبه بر تمایلات طراح مدعی شما این است که آنها را شناسایی کرده و به آنها بپذیرید.

2. به کسانی که الهام بخش شما هستند نگاه کنید

به طراحانی که تحسین می کنید و به آنها نگاه می کنید خوب نگاه کنید. احتمالاً متوجه خواهید شد که اکثر بهترین طراحان موجود در آنجا از عناوین پرمدعا استفاده نمی کنند، بلکه در عوض از عناوینی استفاده می کنند که دقیقاً کار آنها را توصیف می کند. حتی کسانی که از عناوین سرگرم‌کننده استفاده می‌کنند، عموماً این کار را به روشی بسیار ساده انجام می‌دهند و این کار را در مقادیر محدود انجام می‌دهند.

از کسانی که قبلاً موفقیتی را کسب کرده‌اند، استفاده کنید.

3. از عنوانی استفاده کنید که آنچه را که واقعاً انجام می‌دهید توصیف کند

اگر طراح وب هستید، خود را طراح وب بنامید. اگر مدیر هنری هستید، خود را کارگردان هنری بنامید. همین امر در مورد مدیران خلاق، مدیران پروژه، مدیران طراحی و هر موقعیت مرتبط با طراحی دیگری که در آنجا وجود دارد صدق می کند.

4. کپی خود را بازنویسی کنید

به این فکر کنید که اگر مادربزرگتان آن را می‌خواند، چگونه آن را در وب‌سایت خود می‌نویسید. یا کسی که ایده اش از فناوری پیشرفته تلفن تاشو است. در هر صورت، هدف در اینجا نوشتن نسخه ای است که در دسترس و کاربرپسند باشد.

5. بابت پرمدعا بودن عذرخواهی کنید

اگرچه این مورد لزوماً کاری نیست که باید انجام دهید، اما فهمیدن اینکه ممکن است مردم را عصبانی کرده یا آنها را آزار داده باشید، یک قدم مثبت است.

6. به ادعای خود توجه داشته باشید

فقط به این دلیل که فعلاً خودنمایی را از زندگی خود حذف کرده اید، به این معنی نیست که دوباره وارد زندگی خود نمی شود. بنابراین مطمئن شوید که همیشه در برابر آن هوشیار باقی می مانید.

7. به دیگران آموزش دهید

وقتی شخصی در تیم طراحی شما استفاده از عناوینی مانند “شرپا” یا “گورو” را پیشنهاد می کند، به او آموزش دهید. به آنها بگویید چرا ممکن است بهترین ایده برای چیزی فراتر از استفاده داخلی نباشد.

8. به آن بخند

مهمتر از همه، مایل باشید به این نوع چیزها بخندید. باز هم، مردم، این سرطان را درمان نمی کند. اگر واقعاً می خواهید از عناوینی مانند “جدی” استفاده کنید، آن را دنبال کنید. توجه داشته باشید که ممکن است برخی از افراد را از خود دور کنید، و سعی کنید به خاطر داشته باشید که چقدر برای برخی مضحک به نظر می رسد، اما اگر شما را خوشحال می کند و مایل به ریسک هستید، این کار را انجام دهید.

 

تصویر ویژه توسط رایان مک‌گوایر، Gratisography.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *