وقتی توماس هترویک 2012 دیگ المپیک204 گلبرگ خود را در یک غروب گرم تابستانی در لندن در طی مراسم افتتاحیه باز کرد و بسیاری از تعجب نفس نفس زدند. در یک لحظه، خوشبینی و دستاوردهای انسانی را که هسته اصلی روح المپیک است، به طرز درخشانی به تصویر کشید. این چیزی بود که هیچکس قبلاً آن را ندیده بود و انتظارش را هم نداشت. در جسارت منحصر به فرد، مسلماً استاندارد جدیدی را تعیین می کند.
با این حال به نظر میرسد این روحیه خوشبینی بیخطر کم است. از خواندن در WebDesignerDepot، شگفتزده شدم که برخی از طراحیهای عالی و خوب احساس کردهاند که لازم است فهرستی از سوگندهای طراح را منتشر کنیم. این پزشکان با طراحی بر اساس سوگند بقراط که هر پزشک و پزشک مدرنی برای محافظت از بیماران خود به آن سوگند یاد میکند، تلاش میکنند تا اطمینان حاصل کنند که طراحی – در همه اشکال، شیوهها و شکوه آن – برای چکمههایش خیلی بزرگ نباشد و به طرز شومی نتیجه نهایی “خوب است”.
سوگندها بر اساس بسیاری از اصول روال روزانه یک طراح از جمله قضاوت، همدلی، انسان محوری و خلاقیت ساخته شده اند.
طراحی را به من نشان دهید که شامل اصلاح مجدد منابع نیست… که رفتار را تغییر نمیدهد یا به سودآوری کسب و کار مشتریان کمک نمیکند!
با این حال، زیربنای همه آنها یک حس است، یک باور – به نظر من عمیقاً نادرست است – که طراح باید مهار شود، که اگر کنترل نشود، طراحی مضر است و باید با مسئولیت بیشتری با آن رفتار کرد. این احساس منعکس کننده یک دوگانگی اجتماعی بسیار گسترده تر در مورد انسان ها، چه طراحان و چه کاربران به طور یکسان است.
به عنوان مثال، یک اصل میگوید طراحی باید این باشد: «اکوسنتریک و جامع نگر [اما] اجتناب از آن تلههای دوگانه دستکاری رفتاری و سودآوری خالص.» دیگری با این مخالفت می کند و امکان تغییر رفتار را می پذیرد و می گوید: «همچنین ممکن است در توان من [به عنوان یک طراح] باشد که یک زندگی را تطبیق دهم. این مسئولیت بزرگ را باید با فروتنی و آگاهی نسبت به ضعف خودم انجام داد.» این با ابهام بسیار به پایان می رسد (همانطور که بسیاری از این عبارات انجام می دهند) و بیان می کند: “بالا از همه، من نباید با خدا بازی کنم.”
بیایید کمی دیدگاه داشته باشیم. طرحی را به من نشان دهید که شامل اصلاح منابع نباشد (یعنی ساختن چیزی از هیچ)، که رفتار را تغییر نمیدهد یا به سودآوری کسبوکار مشتریان کمک نمیکند! مطمئناً همه اینها برای تأثیر و موفقیت طراحی ضروری است.
در جاهای دیگر، سوگند فقط میتواند منجر به کاهش خلاقیت، تخیل، و جاهطلبی شود – همه به نام کاربر نهایی. در حالی که هیچکس نمیگوید که «کاربران» باید نادیده گرفته شوند، اما اگر پتانسیل هوش و حساسیت طراح باید تا این حد تحقیر شود، وضعیت غمانگیزی است: «بهترین طراحی از درک کاربر از نیازهای خود سرچشمه میگیرد، نه از نیازهای خود. رویاها، فرضیات یا ترجیحات زیبایی شناختی طراح.
اگر پتانسیل هوش و حساسیت طراح باید تا این حد تحقیر شود وضعیت غم انگیزی است
در همین راستا، دیگری ادامه می دهد: “من باید با فروتنی و آگاهی از تعصبات خود، عواقب عملم را درک کنم.” این فقط میتواند طراح را با احساس سنگینتری از مسئولیت اخلاقی و اخلاقی، از جمله: «تسکین رنج سیستمی; این مسئولیت بزرگ را باید با فروتنی و آگاهی از محدودیتهای خودم انجام داد.» با این تعلیم آشنا به پایان می رسد: “بیش از همه، من نباید خدا را بازی کنم.” اگرچه همه اینها ممکن است تأثیری بر کیفیت طراحی داشته باشد یا نداشته باشد، مطمئناً کار روزانه طراحی را برای طراحان خسته کننده و سنگین می کند.
آنچه در مورد همه اظهارات قابل توجه است، شکوهمندی آنها نیست، بلکه این است که آنها طرحی را بر روی یک پایه قرار داده اند که معتقد است می تواند همه مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حل کند.
سوگندها به طور قابل توجهی در مورد خلاقیت ساختن چیزهای مادی گریزان هستند. این روزها، برای یک طراح اعتراف به مشارکت در ساختن «موارد» کمی شبیه اعتراف به دوست داشتن زغالسوز یا کشتن شیر است. در عوض، شیکتر است که بخواهیم طراحیهایی را داشته باشیم که به طور متناقض (حتی اگر نویسندگان آن را قبول ندارند) طراحی برای تغییر رفتار باشد.
بسیاری از برجستهترین و پیشرفتهترین طراحان به طور فعال درگیر هستند در تلاش برای تغییر نحوه زندگی خود. مسلماً، آنها به پر کردن شکافی کمک میکنند که در آن سیاستمداران و سیاستگذاران دیگر تمایلی به رهبری ندارند، یا ترجیح میدهند به متخصصان دیگری غیر از خودشان موکول شوند.
مراقبت های بهداشتی را انجام دهید. در سطح جهانی، بحث در مورد چگونگی استفاده از طراحی برای تشویق یک برنامه پیشگیرانه است که تعداد افرادی را که به دلیل بیماریهای سبک زندگی در بیمارستان بستری میشوند، مانند سیگار کشیدن یا پرخوری کاهش میدهد.
در حالی که یک چالش واقعی در کاهش هزینه های مراقبت های بهداشتی وجود دارد، این مداخلات طراح (همراه با بسیاری از ابتکارات سیاست اجتماعی دیگر) بخشی از یک نگرانی گسترده تر در مورد اینکه چه کسی باید تصمیم بگیرد که آیا استفاده از آن برای تغییر سبک زندگی از نظر اخلاقی صحیح است یا خیر، وجود دارد.
طراحان این حق را دارند که تصمیم بگیرند برای چه کسی کار کنند، توسط چه کسی دستمزد دریافت نکنند، و کار خود را با بهترین نیت ممکن آغشته کنند
طراحان این حق را دارند که تصمیم بگیرند برای چه کسی کار کنند، از چه کسی پولی دریافت نکنند، و کار خود را با بهترین نیت ممکن آغشته کنند. اما باید پذیرفت که در زمینههایی مانند مراقبتهای بهداشتی و طراحی رفتاری، آنها خیلی سریع درگیر تصمیمهایی میشوند که مسلماً فراتر از مجموعه مهارتها و وظایفشان است، یعنی «خدا بازی کردن».
اخلاق و طراحی به ندرت در کنار هم قرار می گیرند. درخواست از طراحان برای قضاوت در مورد اینکه آیا کار آنها خوب است یا نه – از لحاظ اخلاقی یا غیر اخلاقی – مانند این است که از سرآشپزها بخواهید در مورد آشپزی خودشان قضاوت کنند. تنها داوران در مورد خوب بودن چیزی فقط میتوانند مشتریان، کاربران نهایی، افرادی که نهایتاً برای آن پول پرداخت کردهاند، آن را سفارش داده یا خریداری کردهاند یا خیر.
مشکل گستردهتر این است که این بحثها منجر به کاهش نوآوری و خلاقیت در زمانی میشوند که ما بیشتر به آن نیاز داریم. ما در دنیایی زندگی میکنیم که وعدههای توسعهنیافتهای دارد، در مورد چگونگی استفاده بیشتر از مواد، تکنیکها، فرآیندها، زمانی که بسیاری از ریسک کردن و فکر کردن به مشکلات به روشهای جدید بیمیل هستند. آینده خودروهای بدون راننده و حمل و نقل؛ تخیل مورد نیاز برای یافتن کاربردهای جدید برای موادی مانند گرافن؛ در مورد اینکه چگونه به یک جهان در حال توسعه که تشنه منابع، رشد و استانداردهای زندگی بالاتر است کمک می کند — اینها می توانند و باید طراحان را هیجان زده کنند.
با این حال، اگر طراحان با روحیهای بیبند و بار و سوالانگیز با مجموعهای از مسئولیتهای اخلاقی و اخلاقی معامله کنند، همه ما آسیب خواهیم دید. اینطور نیست که طراحان هیچ غلطی نتوانند بکنند، اما مطمئناً من، شما و بقیه مردم بهترین داوران برای آنچه برای ما خوب است، مفید است و در غیر این صورت باید نادیده گرفته شود. آیا ایجاد طرحی که مختصر را برآورده کند، بدون نگرانی در مورد این همه چیز، مشکل کافی نیست؟ خدا می داند که به اندازه کافی طراحی بد در اطراف وجود دارد.
فقط زمانی میتوانیم این امتیاز را داشته باشیم که طراحان فضای لازم را داشته باشند تا به آنچه در آن مهارت دارند ادامه دهند. این بدان معناست که به آنها اجازه دهید کارهای درخشانی مانند دیگ المپیک هیترویک تولید کنند. این به همان اندازه به معنای انتقادی بودن، کوچک کردن چیزها، مانند حروف وحشتناک و غیرقابل خواندن المپیک 2012 است.
طراحان فقط به یک قانون نیاز دارند: جاه طلب بودن. این کار را انجام دهید و اجازه دهید دنیا تصمیم بگیرد که آیا شما به خلاصه پاسخ دادید یا حتی بهتر از آن، اگر خیلی فراتر از آن رفتید.
تصویر ویژه، تصویر جاه طلبی از طریق Shutterstock.
بدون دیدگاه