اگر هر یک از شرکتهای فناوری روح وبدانی را تجسم میدهند، آنگاه Mailchimp است. از زمان آغاز بهعنوان یک پروژه جانبی در اوایل دهه 2000، سرویس بازاریابی خطی بین تجربیات خلاقانه و قابلیت استفاده ساده طی کرده است. Mailchimp یکی از آن شرکتهایی است که وارد زمین میشود، یک شوت روی شانهاش میزند و چیزی جز تور به دست نمیآورد.
اکنون، با آخرین تغییر نام تجاری آنها توسط آژانس نام تجاری Collins ( مثل همیشه، در کنار یک تیم داخلی) Mailchimp تقریبا همه چیز را درست انجام داده است. تقریباً.

عشاق شامپانزهها از این که متوجه شوند فردی از تغییر نام تجاری جان سالم به در برده است، آسوده میشوند، و به عنوان نشان لوگو باقی میماند، اگرچه به شکل سادهتر طراحی شده است. او ” m>

جذابکنندهترین عنصر بصری تغییر نام تجاری، رنگ برند جدید است. رنگ زرد برای طراحی سخت است، اما در صورت درست بودن، رضایت بخش ترین رنگ است، که در این مورد چنین است. از آن برای گره زدن کل هویت به روشی استفاده میشود که با چیزی کمتر پررنگ کار نمیکند.
جالبترین تصمیم – نه لزوماً به روش خوب – کنار گذاشتن طراحی مجدد جسیکا هیش از اسکریپت اصلی Mailchimp بوده است. با سانهایی با تناسب عجیب و غریب جایگزین شده است که ریتم ندارد و هجاهای آن با یک «ج» نفرتانگیز از هم جدا شدهاند. عجیب است با توجه به اینکه این برند مشتاق است بر آن حرف تاکیدی نداشته باشد – اکنون “Mailchimp” است، نه “MailChimp”. در مورد ناسازگاری فیلمنامه با نشان فردی فردی توضیحی نیمه کاره ارائه شده است. در ابتدا از لوگوی جدید متنفر بودم. یک ساعت بعد، من آن را دوست داشتم؛ حالا دوباره به متنفرم برگشتم به نظر می رسد لوگوتایپ قصد دارد نظرات را از هم جدا کند، اما حداقل یک sans-serif هندسی نیست.
همراه با این نشانواره، Mailchimp، Cooper Light را بهعنوان تایپ فیس شرکتی خود انتخاب کرده است، و به همه چیز کاملاً احساس دهه 1970 میدهد.

واقعاً جای تعجب نیست که Mailchimp تلاش کرده است تا مزیت عجیب خود را حفظ کند، این چیزی است که آنها را متمایز کرده است (آنها “شمپانزه” را به نام خود دارند!) اما چیزی که ممکن است تعجب آور باشد فقط است. میل چیمپ چقدر عجیب و غریب پیش رفته است، به خصوص با تصاویرشان که جایی بین دکتر سئوس و کوئنتین بلیک به واسطه توو جانسون قرار دارد. تصاویر سیاه و سفید با رنگ استراتژیک رنگ زرد از تصویرگران سراسر جهان تهیه شده است. (اگرچه تصاویر فردی نسبت داده نشده اند، به نظر می رسد چندین تصویر در دست متمایز امبر ویتوریااست..)

Mailchimp همچنین یک سبک عکاسی با نام تجاری را معرفی کرده است که در میان تصاویر شادیبخش به راحتی میتوان از آن چشم پوشی کرد. خود نمونههای عکس به خوبی گرفته شدهاند، اما گنجاندن آنها اضافی به نظر میرسد.

تغییر نام تجاری اغلب عالی است. دمدمی بودن شجاعانه و مناسب است. انتخاب رنگ چشمگیر است. نوعش قابل بحثه عکاسی مشکوک است اما اگر سرگرم کننده نباشد کل چیزی نیست. بزرگترین موفقیت این است که علیرغم رشد – بیش از 1 میلیارد ایمیل در روز، 14000 کاربر جدید روزانه، درآمد سالانه 525 میلیون دلار – Mailchimp از چیزی که در وهله اول میخواستیم از آن به عنوان ابزاری استفاده کنیم غافل نشده است.

بدون دیدگاه