آیا تغییرات لوگوی شرکت همیشه ضروری است؟


به نظر می‌رسد که همه در حال تغییر لوگو هستند. چرا بسیاری از شرکت‌ها اکنون را برای تغییر آرم‌هایی انتخاب می‌کنند که سنشان از مشتریان نوجوانشان بیشتر نیست؟

لوگوی “چشم” CBS (یک شبکه تلویزیونی پخش تجاری بزرگ ایالات متحده) را در نظر بگیرید، که از زمان طراحی آن در سال 1951 بدون تغییر باقی مانده است. دستگاه Eye توسط ویلیام گلدن بر اساس یک علامت هگز پنسیلوانیا هلندی (در حالی که معمولاً به طلایی نسبت داده می شود، گمانه زنی هایی وجود دارد که حداقل برخی از کارهای طراحی روی نماد ممکن است توسط یکی دیگر از طراحان کارکنان CBS، جرج اولدن، یکی انجام شده است. از اولین آفریقایی-آمریکایی هایی که به بدنامی در زمینه طراحی گرافیک پس از جنگ دست یافتند). برخی ادعا می‌کنند که چشم از مقاله‌ای در الکسی برودوویچ الهام گرفته شده است. موضوع طراحی شیکر.

آرم چشم اولین پخش خود را در 20 اکتبر 1951 آغاز کرد. فصل بعد، زمانی که گلدن هویت جدیدی را آماده کرد، رئیس CBS، فرانک استانتون، اصرار داشت که آرم را حفظ کند و تا حد امکان از آن استفاده کند.

در حالی که ABC (شرکت پخش آمریکایی) نیز تقریباً به اندازه CBS به همان آرم چسبیده است، NBC (شرکت پخش ملی) در طول تاریخ خود در تلویزیون آمریکایی بارها لوگوی خود را تغییر داده است.

پس چرا شرکت های جوان لوگوی خود را به سرعت تغییر می دهند؟ مایکروسافت و eBay اخیراً با لوگوهای جدید خود یا همان طور که برخی آن را «تغییر نام تجاری» می‌نامند، سرفصل خبرها را به خود اختصاص داده‌اند.

به دنبال دقیق، تغییرات لوگو از غول‌های فست فود، Wendy’s و Arby’s، نیز در جامعه طراحی مورد انتقاد قرار گرفت زیرا واقعاً به هدف نام تجاری اعلام شده توسط شرکت‌ها نرسیده است.

 

آیا این “طراوت” است یا خستگی؟

چرا زمانی که کل شرکت را تغییر نام نمی‌دهید، مشکلات و هزینه‌ها (هزینه‌های طراحی، چاپ بسته‌بندی جدید، علائم جدید و غیره) را برای طراحی مجدد لوگو انجام دهید؟ آیا این تصور وجود دارد که مصرف کنندگان از هویت هایی که بیش از یک دهه قدمت دارند خسته می شوند؟ آیا تغییرات فست فود تلاشی ضعیف برای رقابت با مک دونالد است؟

چرا شرکت‌های معتبری مانند مایکروسافت و eBay نیاز به معرفی لوگوهای جدید و آشنایی مردم مصرف‌کننده با این هویت‌ها دارند؟

کلاس

برای eBay، Lipincott، شرکت طراحی بین‌المللی که تغییر نام تجاری را برای eBay انجام داد، موارد زیر را در یک بیانیه مطبوعاتی منتشر کرد، تحت پوشش DesignWeek.com: 

سو متیوز، شریک ارشد Lippincott می‌گوید: «ما می‌خواستیم مقدار مناسبی از تغییرات را در لوگوی جدید eBay منعکس کنیم. این طراحی از بازار پر جنب و جوش امروزی و تجربیات شیک الهام گرفته شده است.

ما از چیدمان نمادین رنگ و فرم قابل دسترس برای انعکاس میراث eBay استفاده کردیم و آن را با رنگ آبی روشن تر و زرد تیره تر و چیدمانی ساده برای ایجاد هماهنگی بصری بیشتر تغییر دادیم.

براساس eBay، نام تجاری جدید و وب‌سایت تازه‌شده منعکس‌کننده یک بازار آنلاین جهانی است که تجربه‌ای تمیزتر، مدرن‌تر و سازگارتر ارائه می‌دهد.

eBay می‌گوید، «ما عناصر اصلی لوگوی خود، از جمله پالت رنگ نمادین خود را حفظ کردیم. رنگ‌های پر جنب و جوش eBay و حروف لمسی نشان‌دهنده جامعه مرتبط و متنوع ما در eBay است.

این نام تجاری به گونه ای قرار گرفته است که تکامل eBay را از فروش اقلام دست دوم، قدیمی و تخصصی تا فروش اقلام جدید منعکس کند.

“eBay شخصی‌تر می‌شود و مطابق با روشی که می‌خواهید خرید کنید، طراحی می‌شود. طبق گفته eBay که می‌خواهد راه‌های بهتری برای خرید و فروش ایجاد کند، ما محلی و جهانی خواهیم بود. eBay می گوید برای این منظور، نام تجاری جدید “منعکس کننده آینده ای پویا است”.

آره، بلا، بل، بلا. در حالی که هزاران طراح در صفحه‌های چت درباره اینکه چگونه از طراحی جدید متنفر هستند، سر و صدا می‌کردند، سهام eBay از پایین‌ترین قیمت 52 هفته‌ای 28.15 هر سهم به 50.94 رسید. به خاطر لوگوی جدید بود؟ البته که نه. مدل کسب‌وکار کار می‌کند و بهبود می‌یابد و تصویری از سرگین اسب مملو از مگس، سهام را بالا می‌برد. اگر چیزی مسئول افزایش eBay بود، فقط صفحه‌آرایی جدید بود، که سایت دیگری برای کپی کردن طرح‌بندی Pinterest است و با کاهش مداوم بودجه آموزش، مشاهده را برای بی‌سوادی رو به رشد مردم مصرف‌کننده آسان‌تر می‌کند. تصاویر کار می کنند!

کلاس

کلاس

آیا آرم Arby بر مصرف‌کنندگان تأثیر می‌گذارد که ساندویچ‌های حاوی سدیم بیشتری بخورند؟ آیا لوگوی جدید وندی با چهره مجنون مو قرمز او بیشتر محرک جنسی است؟ من ممکن است به دلیل ازدواج با یک مو قرمز که زندگی من را نابود کرد، خسته شده باشم، مانند هر زنجبیلی که تا به حال شناخته ام، اما نکته مهم این است که یک لوگو باید شناسه کسب و کار شما باشد و همچنین یک واکنش احساسی را ترویج کند. مانند ترس من از “جنگل ها”، اگرچه نمی توانم از آنها دوری کنم. اما من پرت می شوم.

 

وقتی تغییر بخشی از یک نشان‌واره

است

CBS ممکن است همان لوگو را حفظ کرده باشد، اما در طول شش دهه گذشته با رنگ و همچنین نوع همراه با آرم چشم بازی کرده است. شناسه‌های دیگری نیز وجود داشته‌اند که همین کار را می‌کنند، اما من همیشه مجذوب لوگوهایی بوده‌ام که تغییرات جنبشی را در برند خود وارد می‌کنند.

سالها پیش، من با یک طراح و صاحب شرکت، تام کوری مصاحبه می کردم. او از من پرسید که چه لوگوهایی را دوست دارم و چرا؟ من به قدرت چشم CBS اشاره کردم اما گفتم که لوگوی Nickelodeon را دوست دارم زیرا در سادگی آن فوق العاده بود. نوع سفید، بدون تغییر، در اشکال نارنجی ظاهر می شود که می تواند هر چیزی باشد، البته تا زمانی که نارنجی راهنمای سبک باشد.

او به من گفت: «من آن را طراحی کردم. سال 1998 بود، بنابراین وقتی قبل از مصاحبه‌ام در مورد شرکت تحقیق می‌کردم نتوانستم آن را در اینترنت پیدا کنم و گمان می‌کنم که او فکر می‌کرد من فقط او را می‌بوسم، اما همه چیزهایی که گفتم درست بود. قبل از اینکه به من بگوید درباره این کار با من تماس خواهد گرفت، توضیح داد که چگونه این لوگو به وجود آمد (به همراه مقاله فرد سیبرت برای توضیح بیشتر): 

“Nickelodeon متعلق به Viacom بود که مالک MTV نیز بود. لوگوی ام تی وی با دو فکر فروخته شده بود. اولین مورد این بود که Rock’N’Roll یک رسانه پویا است که دائماً در حال تغییر است و یک لوگو باید مکانیزم به روز رسانی داخلی داشته باشد.

“دوم و مهمتر، تلویزیون تصاویر متحرک بود. لوگوها عموماً توسط طراحان چاپی طراحی می‌شدند که می‌خواستند یک تصویر بی‌نقص داشته باشند، سپس به طراحان تصاویر متحرک که باید بفهمند چگونه می‌توانند حرکت لعنتی را انجام دهند، تحویل داده می‌شد. اغلب، با یک تکه فلز بزرگ که در فضا می چرخید، ختم می شد، زیرا آنها می خواستند چه کار دیگری انجام دهند؟ ما استدلال کرده بودیم که در دهه 1980 این کار احمقانه ای بود. چرا از همان ابتدا یک لوگو با حرکت در چارچوب مفهومی طراحی نکنید؟»

تام ادامه داد و توضیح داد که چگونه با MTV، هر چیزی می تواند داخل پرچمی که توسط فضانورد روی ماه نگه داشته می شود ظاهر شود (که اولین نقطه هویت گرافیکی حرکتی آنها بود). تبلیغات بعدی از همین فرمول استفاده کردند.

«با نیکلودئون، من با شریکم اسکات نش با دفتر فرد/آلن در نیویورک کار کردم و صدای آنها را برای شبکه شنیدم. ایده این بود که بگوییم «سرگرم کننده»، بلکه این بود که شما سرگرم کننده باشید. در گفتگو با زایبرت و شریکش، آلن گودمن (آنها به نام «مردان لوگو» شناخته می شدند)، از لوگوی ام تی وی وام گرفتیم، اما این بار، به جای اینکه کنش در خطوط باشد، مانند همانطور که با پرچم بود، نوع شرکت را مشخص می کند و تغییر خارج از آن رخ می دهد.»

طبق گفته سیبرت: «نارنجی معمولاً با همه چیز تضاد داشت و این باعث می‌شود که لوگو برجسته شود (تا زمانی که به طراحان اجازه ندهیم آن را «درست» کار کنند.) این اسپلیت می‌تواند به هر تصویری که دوست داریم تبدیل شود. “

حتی نیک جونیور (برنامه نویسی برای کودکان نوپا) به قوانین مشابه هویت خود پایبند بود.

آن لوگو به مدت 26 سال مورد استفاده قرار گرفت و بسیاری از منتقدان، برخلاف مخالفان eBay، به حق با کنار گذاشتن آن لوگو مخالفت کردند.

با گسترش تلویزیون کابلی و ظهور کانال‌های جدید، کوری به طراحی لوگوی Noggin پرداخت که از 2 فوریه 1999 تا 28 سپتامبر 2009 اجرا شد (برنامه‌های آن اکنون بخشی از Nick Jr. است). لوگوی درخشان دیگری که می تواند به دلخواه تغییر کند و هنوز هم اساساً یکسان است.

قسمت پایین صورت و بنر Noggin، با خط ضخیم کار شده، با اضافه کردن هر چیزی که جایگزین بالای سر می شود، تازه می شود. در حالی که نسخه‌های اولیه به شکل یک سر باقی می‌ماندند، آرم‌های اضافی بی‌حس می‌شدند اما هویت و حس سرگرمی همیشه باقی می‌ماند.

من شغلی را در شرکت کوری پیدا نکردم و او خیلی زود برای چنین طراح باهوشی با استعدادی در کانسپت از دنیا رفت، اما از آن زمان از درسی که او داد الهام گرفتم. هر زمان که اجازه انجام این کار را داشته باشم، لوگوهایی را با همان ایده تغییر طراحی می کنم بدون اینکه ظاهر و احساس اصلی را مختل کنم.

وقتی از من خواسته شد که لوازم التحریر، پاکت نامه و کارت ویزیت جدیدی برای یک موزه معروف طراحی کنم، می خواستم از مجموعه شگفت انگیز آثار باستانی عجیب و غریب آنها استفاده کنم. پس از مشخص کردن الزامات تولید، آن را طوری طراحی کردم که هر برگ سربرگ، هر پاکت و هر کارت ویزیت تصویر متفاوتی از یک قطعه از مجموعه موزه داشته باشد. به نوعی مانند کارت‌های معاملاتی جمع‌آوری کنید، هر بار که شخصی نامه‌ای دریافت می‌کرد یا کارت ویزیت به او می‌رسید، تصویر متفاوتی با تاریخچه کوتاهی از قطعه دریافت می‌کرد.

مدیر موزه این مفهوم را دوست داشت اما گفت که قبل از اینکه بتوانند طرح‌های جدید را در نظر بگیرند، باید از چند هزار رشته لوازم التحریر موجود عبور کنند. فکرش را بکنید، فکر می کنم وقت آن رسیده که با او تماس بگیرید و ببینید بعد از ده سال چقدر لوازم التحریر باقی مانده است.

 

چه نوع لوگویی را ترجیح می دهید؟ آیا پس از خواندن درس تام کوری، یک لوگوی در حال تغییر را امتحان می کنید یا راهی که باید امتحان شده و درست باشد؟ نظر خود را در نظرات با ما در میان بگذارید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *