اخیراً، با مشتری برخورد کردم که می خواست وب سایت شرکت خود را دوباره طراحی کند. با استفاده از فلش ساخته شده بود و البته در بسیاری از گوشی های هوشمند قابل مشاهده نبود. این سایت همچنین فاقد تمرکز مرکزی بود و میتوانست از یک بازسازی کلی استفاده کند. طراحی مجدد در اینجا کار بیهوده ای بود.
متأسفانه، در همه شرایط آنقدر بریده و خشک نیست. برای کمک به من در جهت طراحی، مشتری مرا به سمت کارت ویزیت و لوگوی خود راهنمایی کرد. نمی توانم شروع کنم به شما بگویم چقدر وحشتناک بود. تصاویر پیکسلی شده بودند، لوگوی نرم بود و همه جا مکیده بود. بنابراین، البته که طراح هستم، پیشنهاد کردم چیزی بسازم که بهتر به نظر برسد.
همه اینها برای من منطقی بود، اما پس از نزدیک شدن به مشتری، نتوانستم دلیل خوبی برای اینکه چرا شرکت به نگاه بهتری نیاز دارد بیابم. بله، میتوانم آن را بهتر به نظر برسانم، اما اگر خراب نشد چرا آن را تعمیر کنم؟
همه ما وبلاگها، مقالهها و حسابهای تخصصی را بررسی کردهایم که به ما میگویند چه زمانی زمان آن رسیده است، و چگونه طراحی مجدد انجام دهیم، اما هیچکس واقعاً به ما نمیگوید که چرا باید طراحیهای مجدد ارائه دهیم، به جز اینکه همه چیز را «بهتر به نظر برسانیم». آیا میتوانیم نیاز به طراحی مجدد را برای ارائه بهترین نتایج برای مشتریان خود ارزیابی کنیم؟ پس از مدتی بررسی و تحقیق، متوجه شدم که طراحی مجدد فقط ابزاری برای بهتر جلوه دادن چیزها یا ارائه جدیدترین گرایش های طراحی به مشتریان نیست، بلکه راهی برای انرژی مجدد کسب و کارها و برندها است.
به عنوان یک احیاگر عمل می کند
وقتی بزرگ شدم، به یاد میآورم که به مدرسه آمدم و همه را در Keds دیدم. از معلم گرفته تا بچه ها، Kedها بسیار محبوب بودند. منظورم این است که اگر یک جفت نداشتید بهتر است یک کفش ورزشی دیگر مانند نایک یا چیز دیگری بپوشید. اگر نه، شما یک طرد شده بودید. در حالی که Keds برای مدتی وجود داشت، دهه 80 و اوایل دهه 90 تقریباً زمانی بود که کمی محبوبیت پیدا کردند.
و به همان سرعتی که بلند می شوند، می توانند سقوط کنند. به سرعت به دهه 00 میلادی بروید و شاید متوجه شده باشید که افراد زیادی به دنبال خرید Ked نیستند. آنها با نسل قدیمیتری مرتبط بودند که میخواستند یک کفش ساده و سبک وزن داشته باشند تا کسی را از نقطه A به B برساند. پوشیدن کفشهای کتانی دیگر مد نبود و اگر در آن دیده میشوید، دوباره یک طرد شده بودید. چون کسی کفش را نپوشیده بود.
عنوان
از سرگیری در سال 2012 و Keds بازگشته است. در مورد کفشها صحبتهای زیادی وجود ندارد، اما مردم به خاطر پوشیدن آنها به شما نگاه کثیف نمیکنند. چگونه این کسب و کار بازگشت کرد؟ آنها تصمیم گرفتند چند رنگ جدید و کفش های تازه طراحی شده اضافه کنند. Keds با طراحی مجدد چیزهایی که قبلا داشتند و ایجاد ظاهری جدید با کفش های دیگر، کمی طعم به محصولات خود اضافه کردند. آنها به قدری محبوب هستند که چند شرکت سعی می کنند با ساخت کفش های کپی گربه به موفقیت دست پیدا کنند.
آیا کفشهای Ked فقط یک روند هستند؟ این یک احتمال است، اما با این وجود بازگشتند. چگونه؟ آنها این کار را از طریق طراحی مجدد کفش های خود و جلب توجه مردم انجام دادند. درست زمانی که فکر می کنید یک شرکت مرده است، طراحی این توانایی را دارد که جان تازه ای در آن ببخشد. شما می توانید چیزی جدید ایجاد کنید یا آنچه را که در حال حاضر وجود دارد را از طریق طراحی، چه طراحی محصول یا طراحی لوگو، تقویت کنید. اگر مشتری را جذب کردید که به دنبال آن شانس دوم است، به او اجازه ندهید در استراتژیهای بازاریابی و تجاری سرمایهگذاری کند، در حالی که طراحی مجدد میتواند به همان اندازه یا حتی موفقتر باشد.
مشتریان را غنی و آموزش دهید
برخی افراد دوست دارند بدون اینکه مشتریان و حامیان خود بدانند چه کاری انجام می دهند، طراحی مجدد کامل انجام دهند. در برخی موارد، این منصفانه است، اما من معتقدم اگر کار کاملا جدیدی انجام می دهید، باید به آنها اطلاع دهید. نه فقط به این دلیل که کار درستی است، بلکه به این دلیل که میتواند به هیجان بیافزاید و میتوانید از آن به عنوان فرصتی برای آموزش استفاده کنید.
برخی از طراحیهای مجدد میخواهند به ریشههای یک شرکت بازگردند، بنابراین میتوان از آن به عنوان فرصتی برای آموزش چیزی به مشتریان استفاده کرد. حتی اگر مسیر کاملا جدیدی را انتخاب کنید، فرصتی برای آموزش مشتریان به روشی وجود دارد.
تصویر مک دونالد از طریق pcruciatti / Shutterstock
یک مزیت بسیار کم ارزیابی شده از طراحی مجدد این است که آنها واقعاً می توانند الهام بخش مصرف کنندگان شما باشند. اگر چیزی بسازید که بسیار خلاقانه باشد، روی مردم اثر می گذارد و آنها تصمیم می گیرند که می خواهند خلاق باشند. اگر شما چیزی نوآورانه ایجاد کرده اید، آنها تصمیم می گیرند که می خواهند خودشان یا هر کاری که انجام می دهند نوآوری کنند. این می تواند یک اثر دومینویی باشد که دامنه مثبتی دارد.
در حالی که میتوانیم در سطح مشتری توقف کنیم، همیشه به خاطر داشته باشید که رقابت تماشاگر است. اگر طراحی مجدد شما آن چیز جدید را نوآوری یا ایجاد کند، میتوانید تضمین کنید که رقیب نیز همان چیزها را میخواهد. طراحیهای مجدد شما این فرصت را دارند که نه تنها زندگی مشتریان را غنیتر کنند، بلکه در صنعت نیز متحول شوند.
درگیری و ارتباط با مشتریان را افزایش دهید
یک چیزی که مشتریان عاشق آن هستند این است که احساس کنند واقعاً در کاری که یک شرکت انجام می دهد، نظر دارند. بخشی از ایجاد روابط عمیق تر با مشتریان این است که به آنها این امکان را می دهد که احساس کنند در حال پرورش ارتباط خود با یک برند هستند. اگر مشتری وفادار یک برند هستید، احساس می کنید حق دارید. به عنوان مثال، من یک طرفدار وفادار Mountain Dew هستم و به طور جدی معتقدم که برخی از بهترین ایده ها را برای آنها دارم. یعنی، آنها باید بطری های بیشتری از “ولتاژ” را در فروشگاه ها قرار دهند. اگر به طریقی آن یادداشت را دریافت می کردند، من کاملاً تحت تأثیر نام تجاری مورد علاقه ام قرار می گرفتم و به احتمال زیاد آن را با دیگران به اشتراک می گذاشتم.
با طراحی مجدد، می توانید نظر مشتریان خود را بپرسید یا حتی آنها را درگیر کنید. بسیاری از شرکتها مسابقات طراحی را برای هر کسی برگزار کردهاند تا بتوانند ایدههای بهتری در مورد اینکه کدام راه را انتخاب کنند، داشته باشند. Mountain Dew حتی به مشتریان اجازه می داد طعم های جدید و قوطی های طراحی را انتخاب کنند. این یک رویداد بزرگ بود که نه تنها مشتریان را به اقدام فراخواند، بلکه به آنها اجازه داد تا برای ورودیهایشان شناخته شوند.
شرکت دیگری که این کار را تا حدی معکوس انجام داد Gap بود. آنها تصمیم گرفتند که میخواهند لوگوی خود را دوباره طراحی کنند و واکنشها بسیار دردناک بود. اینجا و آنجا نقدهایی وجود داشت، مقالات و ویدئوهایی در مورد اینکه لوگوی جدید چقدر افتضاح بود. در بیشتر موارد، یک شرکت به آنچه که داشت گوش نمی داد و نگه نمی داشت (نگاه کنید به: پپسی و غیره). برند Gap مشتریان خود را شنید و به این نتیجه رسید که داشتن مشتریان ناراحت ارزش تلاش برای طراحی مجدد لوگوی خود را ندارد. در نهایت، آنها به لوگوی اصلی بازگشتند و همه دوباره خوشحال شدند.
انتخاب مشتریان مناسب یا حتی جایگاه مناسب می تواند موفقیت یا شکست یک تجارت یا برند را تعیین کند. اگر همه چیز نیاز به تغییر دارد، استراتژیهای بازاریابی و تحقیقات لازم نیست که در لیست کارها قرار بگیرند. طراحی مناسب در جذب پادشاه مناسب مشتریان عالی است.
نتیجه گیری
بسیاری از طراحان و مشتریان به سختی ارزشهای استراتژیک طراحی را درک میکنند. هنگامی که همه واقعاً شروع به درک پتانسیل موفقیت با استفاده از طراحی کنند، به راحتی می توان باور کرد که کسب و کارها به سطوح جدیدی از موفقیت دست خواهند یافت. هنگامی که یک مشتری یا کسب و کار می خواهد به یکی از نکات ذکر شده در بالا دست یابد، طراحی تقریبا همیشه در انتهای لیست قرار دارد. همه میخواهند به تحقیق بپردازند، چه کاری منطقی باید انجام شود یا چه کاری در گذشته انجام شده است.
در این میان، طراحی راهی عالی برای ایجاد ارتباط عمیقتر بین کسب و کار و مشتری نسبت به آنچه که مردم تمایل دارند تشخیص دهند، است. انرژیدهی مجدد به نظر یک مفهوم بزرگ و پرهزینه به نظر میرسد، اما اگر یک شرکت بتواند طراحی خوبی پیدا کند، یا یک طراح بتواند طراحی خوبی ارائه دهد، آنگاه همه این چیزها بدون توجه به مقیاس ممکن است.
در عمل خود، چه راههایی به یک کسبوکار یا برند نیرو بخشیدهاید؟ آیا ناخواسته این کار را انجام داده اید، اگر چنین است، چه نتایجی داشته اید؟ در نظرات به ما اطلاع دهید.
بدون دیدگاه