اوایل سال جاری، یک مادر ساکن لندن در انتاریو متوجه شد که پسر 5 ماههاش امرسون وقتی دماغش را دمید واقعاً ترسیده است. او یکی از لحظات متحجرانهاش را در ویدیو ضبط کرد و آن را در YouTube پست کرد تا با چند دوست به اشتراک بگذارد.
از زمانی که ویدیو پست شده است، بیش از 20 میلیون بار مشاهده شده است – بسیار فراتر از انتظارات او. این امر باعث شده است که کودک و خانواده ضرب المثل “پنج دقیقه شهرت” را در کانادا و ایالات متحده.
اگر هنوز آن را ندیده اید، واقعاً از دست داده اید. ویدیوی زیر را ببینید و ادامه مطلب را بخوانید. میخواهم به نکاتی درباره این ویدیو اشاره کنم که احساس میکنم شادی و نشاط آن را افزایش میدهد، و میتواند طراحان را تحت تأثیر قرار دهد تا به دنبال الهام گرفتن در چیزهایی باشند که تقریباً هیچ ربطی به طراحی ندارند.
چرا ویدیو موثر است؟
اول و مهمتر از همه، این ویدیو تقریباً غیرواقعی خنده دار است. بچه ناز است و به دمیدن بینی تقریباً کارتونی واکنش نشان می دهد. من این ویدئو را به معنای واقعی کلمه ده ها بار تماشا کرده ام، و هرگز قدیمی نمی شود. همیشه باعث می شود بخندم.
بنابراین دلیل اصلی موثر و پرطرفدار بودن ویدیو این است که به سادگی خنده دار است.
اما چند چیز دیگر وجود دارد که احساس میکنم تجربه تماشای این بچه را که تقریباً شلوارش را خراب میکند، در حالی که مادرش مقداری مخاط از شنوزش بیرون میآورد، افزایش میدهد.
یک پالت رنگ مناسب
قبل از پخش ویدیو، اولین فریم را مطالعه کنید. رنگ های احاطه کننده امرسون چشم نواز هستند و بیننده را برای اتفاقات آینده آماده می کنند.
هنگام بحث در مورد موضوع “سازگاری زیبایی شناختی”، کتاب اصول جهانی طراحی میگوید: “سازگاری زیبایی شناختی را افزایش میدهد، عضویت را ارتباط میدهد و انتظارات عاطفی را ایجاد میکند.” رنگهایی که در ویدیوی بچه امرسون ظاهر میشوند به یکپارچگی زیباییشناختی این قطعه کمک میکنند.
در اینجا برخی از رنگهای برجسته در ویدیو آمده است:
پالت رنگی چشم نواز Baby Emerson
آیا فکر می کنید از آن رنگ ها در پروژه وب بعدی خود استفاده کنید؟ خوب، احتمالاً نه – این به جزئیات آن پروژه خاص بستگی دارد.
اما در مورد ویدیوی بچه امرسون، پالت رنگ کاملاً مناسب است. رنگ ها چشم نواز هستند، متناسب با زمینه و محتوای ویدیو هستند و به انتظارات احساسی بیننده کمک می کنند. رنگ ها نیز به خوبی یکدیگر را تکمیل می کنند و زیبایی شناسی را محکم می کنند.
البته، رنگها برای ویدیویی مانند این کار میکنند، زیرا آنها بخشی از اسباببازیهای او هستند – که برای کودکان خردسال جذاب طراحی شدهاند. این نوع استفاده مناسب از رنگ واقعاً به من الهام میدهد تا به رنگهایی که در مراحل اولیه هر طراحی انتخاب میکنم فکر کنم.
امرسون عزیز چه چیز دیگری می تواند به ما بیاموزد؟
استفاده از رنگ های اشباع
علاوه بر همین موضوع، رنگهای ویدیو چشم نواز هستند زیرا سطح اشباع بالایی دارند. به ده ها ویدیوی خنده دار دیگر از کودک یا سایر لحظات صمیمانه که در یوتیوب معروف شده اند فکر کنید. مگر اینکه صحنهسازی شده باشند یا بیش از حد تولید شده باشند، اکثر آنها ظاهری بسیار ضعیف دارند.
در مقابل، ویدیوی بچه امرسون اشباع رنگ قابل توجهی دارد. اصول جهانی طراحی میگوید: «استفاده از رنگهای اشباع شده (رنگهای خالص) زمانی که جلب توجه در اولویت است. وقتی کارایی و کارایی در اولویت هستند، از رنگهای غیراشباع استفاده کنید.»
در این مورد، جلب توجه در اولویت است، و اتفاقاً رنگهای اطراف امرسون به دلیل سطح اشباع بالایشان، تأثیر دو چندانی دارند.
بله، بدون در نظر گرفتن رنگهای موجود در تصاویر، احتمالاً ویدیو همچنان میلیونها بازدید داشته باشد، اما در این مورد آنها بصری جذاب را تقویت میکنند.
داستان سرایی عالی
دوباره، طبق اصول جهانی طراحی، عناصر یک داستان خوب شامل شخصیتها، طرح، و حرکت.
شخصیت (کودک امرسون) غیرقابل انکار جذاب و جالب است. طرح داستان (آیا امرسون کودک بر ترس خود غلبه خواهد کرد؟) به طرز عجیبی جذاب است. و داستان فوق به سرعت به جلو می رود، زیرا مادرش بارها و بارها تحمل او را در برابر دمیدن بینی آزمایش می کند.
این یک داستان ساده، اما تاثیرگذار است. آیا می توانید تصور کنید که کسی ده ثانیه از این ویدیو را تماشا کند، سپس پنجره را از خستگی ببندد؟ تعلیق ایجاد شده از همان ابتدا با نگاه به صورت نوزاد امرسون تضمین می کند که هرکسی که ویدیو را مشاهده می کند هر ثانیه تا پایان آن را تماشا می کند تا ببیند آیا بر ترس غیرمنطقی خود غلبه خواهد کرد.
آیا نوزاد امرسون بر ترس خود غلبه خواهد کرد؟
درباره موضوع داستانگویی، اصول جهانی بیشتر میافزاید: «از داستانگویی برای درگیر کردن مخاطب در یک طرح استفاده کنید» و «برانگیختن یک واکنش عاطفی خاص». ویدیوی Baby Emerson این کار را کاملاً به خوبی انجام می دهد و همه ما باید تلاش کنیم تا ببینیم داستان سرایی در کجا می تواند در طرح های خودمان جا بیفتد.
تعصب صورت کودک
سوگیری صورت نوزاد را میتوان در موقعیتهای متعددی تحلیل کرد و بهویژه زمانی که برای بزرگسالان به کار میرود بسیار مهم است. اما در این مورد، حتی در زمینه نوزادان نیز مرتبط است.
طبق تعصب صورت کودک، «چیزهایی با ویژگیهای صورت کودک» بهعنوان «سادهلوانهتر، درماندهتر و صادقتر» از چیزهایی با ویژگیهای بالغ (اصول طراحی جهانی) دیده میشوند. ویژگیهای صورت نوزاد عبارتند از: «ویژگیهای گرد، چشمهای درشت، بینیهای کوچک، پیشانیهای بلند، چانههای کوتاهتر، و پوست و موی نسبتاً روشنتر».
بیبی امرسون اگر نه همه، بیشتر این ویژگی ها را دارد. بنابراین، وقتی بینندگان نگاهی اجمالی به او میکنند، ما نمیتوانیم از او احساسی نداشته باشیم، و بنابراین صحنه ما را از نظر بصری و احساسی جذب میکند.
کودک امرسون تقریباً تمام ویژگی های صورت را دارد که نشان دهنده ساده لوحی، درماندگی و صداقت است. /em>
این یک درس مهم برای طراحانی است که از شخصیت ها و شخصیت ها در پروژه های خود استفاده می کنند. در حالی که ویژگیهای صورت نوزاد در مورد نوزادان مفید و ارجح هستند، ممکن است در مورد شخصیتهای بزرگسال عکس این موضوع صادق باشد.
اول، نوزادانی که ویژگیهای برجستهای در صورت کودک ندارند، اغلب بهعنوان جذابتر، کمتر دوستداشتنیتر دیده میشوند و در نتیجه توجه مثبت کمتری از سوی بزرگسالان دریافت میشود. در برخی موارد، این ممکن است چیز خوبی باشد و در واقع به کودک در یادگیری استقلال و خودکفایی کمک کند.
اما در مورد بزرگسالان، اگر یک بزرگسال با صورت نوزاد سعی کند اظهارات معتبری ارائه دهد، نسبت به بزرگسالانی که ویژگیهای صورت کودک را ندارند، اعتبار کمتری دارد. برای مثال، بازیگری با چهره نوزاد که در یک آگهی تلویزیونی به عنوان پزشک ظاهر میشود، کمتر از بازیگری با ویژگیهای بالغتر جدی گرفته میشود.
بنابراین درسی که آموخته شد این است: ویژگی های صورت شخصیت خود را عاقلانه انتخاب کنید و مطمئن شوید که ویژگی های شخصیت با پیام ارسال شده مطابقت دارد.
نتیجه گیری
در پایان، فقط میخواستم روشن کنم که به هیچ وجه نمیتوانم به این موضوع اشاره کنم که موفقیت این ویدیو ربطی به اصولی که در اینجا مطرح شد، ندارد. واکنش کودک به موقعیت به راحتی مهمترین دلیل موفقیت ویدیو است.
اما در این مورد، ویدیو دارای برخی از ویژگیهای بصری مرتبط و به یاد ماندنی است که به عنوان یادآوری عالی از برخی از اصول طراحی است که آزمایش زمان را پس دادهاند.
و اگر هیچ چیز دیگری نباشد، این مقاله باید به عنوان یادآوری باشد که تقریباً از هر چیزی می توان الهام گرفت – حتی از موقعیت های صریح و تکرار نشده، و نه فقط تنظیماتی که ساختگی یا برنامه ریزی شده اند.
آیا اصول طراحی را در شرایط غیرمنتظره در کار می بینید؟ نظرات خود را در زیر به اشتراک بگذارید.
بدون دیدگاه