طراحان اغلب وقت لازم را برای یادگیری در مورد اینکه چگونه اصول اساسی روانشناختی میتوانند بر تجربه بازدیدکنندگانشان از سایتهایی که میسازند تأثیر بگذارند، نمیگذارند.
اصول روانشناختی یا غیرضروری یا بسیار پیچیده به نظر میرسند. اما حقیقت این است که آنها هیچ کدام نیستند.
مفاهیم زیادی در ارتباط با روانشناسی طراحی اولیه وجود ندارد و بیشتر آنها نسبتاً ساده و آسان برای یادگیری هستند.
اجرای آنها نیز عمدتاً آسان است، اگرچه برخی از آنها کمی دقت و برنامه ریزی بیشتری نسبت به دیگران دارند.
برای کسب اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید و لطفا نظرات و نظرات خود را در پایان این پست بگذارید.
هدف روانشناسی- طراحی مبتنی بر
در نظر گرفتن روانشناسی در فرآیند طراحی می تواند تأثیرات مثبتی بر نتیجه نهایی شما داشته باشد. اگر برای فکر کردن به اینکه بازدیدکنندگان شما چه میخواهند و چگونه میخواهند آن را به دست آورند، وقت بگذارید، در حال حاضر در مسیر درستی برای ایجاد سایتی هستید که از محرکهای روانی مخاطبان هدف شما بهره میبرد.
با در نظر گرفتن روانشناسی بازدیدکننده، احتمالاً بازدیدکنندگان خوشحال تری خواهید داشت که احتمالاً کارهایی را که می خواهید انجام می دهند، خواه تماس با شما، خرید محصول شما یا معرفی دوستانشان باشد.
>
این دلیل اصلی در نظر گرفتن روانشناسی در طراحی های شماست. میخواهید این احتمال را افزایش دهید که بازدیدکنندگان شما آنچه را که میخواهید انجام دهند.
ایجاد اعتماد
برای اینکه بازدیدکنندگان شما کاری را که شما می خواهید انجام دهند، باید به شما اعتماد کنند. اعتماد به راحتی به دست نمی آید، به خصوص در این عصر کلاهبرداری، نقشه ها، و شخصیت های نامطلوب تقریباً در هر کجا که آنلاین نگاه می کنیم.
برای کسی که اطلاعات کمی از نحوه عملکرد اینترنت دارد، به هر کسی که از او اطلاعات شخصی بخواهد مشکوک است، مهم نیست که چقدر ضروری است یا وب سایت چقدر توصیه شده است.
بهعنوان طراح، اغلب این موضوع را نادیده میگیریم، زیرا به انجام تجارت آنلاین عادت کردهایم. اما برای مشتریان ما، و برای مشتریان آنها، اینترنت همچنان می تواند سیاهچاله بزرگ و ترسناکی باشد که اطلاعات آنها در آن قرار می گیرد.
با در نظر گرفتن این موضوع، می توانید از روانشناسی طراحی استفاده کنید تا وب سایت خود را برای بازدیدکنندگان معمولی قابل اعتمادتر جلوه دهید. ایجاد وبسایتی که بازدیدکنندگان را راحت میکند به این معنی است که آنها به احتمال زیاد برای یک حساب کاربری ثبت نام کنند، محصولی بخرند یا در غیر این صورت با شما تجارت کنند. این را می توان از طریق ترکیبی از طراحی و زبان مورد استفاده در سایت انجام داد.
آشنایی و الگوهای قابل تشخیص
وقتی شخصی به صفحهای در یک وبسایت میرسد، چیزهای خاصی وجود دارد که انتظار دارد فوراً ببیند، تقریباً بدون توجه به نوع سایتی که در آن است.
اگر آنها این چیزها را نبینند، اغلب احساس میکنند که در یک زمین بایر عجیب و غریب قرار گرفتهاند که برایشان منطقی نیست (و بنابراین قابل اعتماد نیست). دو چیز بزرگی که مردم انتظار دارند هدف سایت (که می تواند هر چیزی باشد از ارائه اطلاعات در مورد یک موضوع خاص گرفته تا فروش یک محصول تا ظاهر زیبا) و نوعی پیمایش است.
در حالی که خطوط برچسب می تواند به تشخیص هدف کمک کند، طراحی می تواند آن پیام را تکمیل و تقویت کند. به عنوان مثال، فرض کنید که شما در حال طراحی یک وبلاگ محیطی هستید. اگر طرح شما تماماً تاریک و جالب است و در سربرگ دارای یک خط افق شهر در هنگام غروب خورشید است، حتی کوچکترین اشاره ای در مورد هدف سایت به ما نمی دهد.
از سوی دیگر، اگر سایتی تمیز و مدرن با لهجههای سبز و طبیعی فراوان باشد، این واقعیت را تقویت میکند که این یک وبلاگ محیطی است.
فراتر از عناصری که همه انتظار دارند در هر وب سایتی بیابند، چیزهای دیگری نیز وجود دارد که افراد ممکن است در انواع خاصی از سایت ها یا در صنایع خاص انتظار داشته باشند. مردم انتظار دارند که پست های وبلاگ در صفحه اول وبلاگ قرار گیرد. آنها انتظار دارند محصولاتی در صفحه اول یک سایت تجارت الکترونیک قرار گیرند. آنها انتظار دارند که در هر سایتی که عمق آن بیش از چند صفحه باشد، عملکرد جستجو داشته باشد. و در بیشتر موارد، آنها انتظار نوعی اطلاعات «درباره» و یک صفحه تماس را دارند.
ثبات برند
علاوه بر عناصر کلی که اکثر بازدیدکنندگان انتظار دارند در یک سایت ببینند، اغلب مواردی وجود دارد که بازدیدکنندگان ممکن است به طور خاص با شرکت شما مرتبط باشند. اگرچه این ممکن است برای یک کسب و کار جدید یا یک کسب و کار بسیار کوچک نگران کننده نباشد، اما برای بسیاری دیگر نگران کننده است.
به رنگ هایی که در مواد تبلیغاتی آفلاین خود استفاده می کنید فکر کنید. این رنگها باید به نحوی در وبسایت شما گنجانده شوند، حتی اگر فقط در تصویر سرصفحه یا به عنوان رنگهای تاکیدی باشند.
در مورد لوگوی شما هم همینطور. اگر از لوگو در مواد بازاریابی چاپی خود استفاده می کنید، باید آن را در وب سایت خود نیز قرار دهید. اینها چیزهای بسیار اساسی هستند، اما تعجب آور است که چگونه بسیاری از کسب و کارها حفظ ثبات بین تلاش های بازاریابی آنلاین و آفلاین خود را نادیده می گیرند.
محرک های روانی
محرکهای روانی و عاطفی ابزار ارزشمندی برای تأثیرگذاری بر بازدیدکنندگان برای انجام اقداماتی هستند که میخواهید انجام دهند. محرک ها شامل مواردی مانند احساس گناه و ترس، اما همچنین احساس تعلق و جذابیت به ارزش های افراد است.
ترکیب محرکهای احساسی در طراحیهای شما معمولاً از طریق زبان خود سایت انجام میشود، با عناصر گرافیکی به عنوان یک سیستم پشتیبانی برای آن محرکها. از تصویر و گرافیکی استفاده کنید که محرک مورد استفاده را تقویت کند.
تصاویر برای تقویت مفاهیم
تصاویری که در سایتهای خود استفاده میکنید میتوانند به بازدیدکنندگان کمک کنند یا گیج کنند. یک تصویر خوب انتخاب شده می تواند بازدید کننده شما را راحت کند و هدف شما را روشن کند. یک فرد بد انتخاب میتواند آنها را رها کند تا سر خود را خاراندن کنند و احساس کنند دوباره در آن سیاهچاله میافتند.
این عکس یک اسب آبی در دنیای دیزنی مطلقاً ربطی به این پست ندارد و فقط باعث گیج شدن همه چیز می شود.
تصاویر انتزاعی گاهی اوقات میتوانند به خوبی کار کنند، اما اگر معنای آنها حیاتی است، مراقب استفاده از آنها باشید. گاهی اوقات یک تصویر انتزاعی برای افراد مختلف معانی متفاوتی خواهد داشت، یا اصلاً معنی آن از قلم میافتد.
روانشناسی رنگ
روانشناسی رنگ ها یکی از موضوعات پیچیده تر در روانشناسی طراحی است و چیزی نیست که در اینجا به طور عمیق به آن بپردازیم. اما رنگهایی که استفاده میکنید میتوانند تأثیر زیادی بر درک بازدیدکنندگان از سایت شما داشته باشند. مطمئن شوید رنگهایی که انتخاب کردهاید پیام شما و تصویری را که میخواهید به تصویر بکشید تقویت میکنند.
در زیر یک لیست اساسی از رنگ ها و معانی آنها آمده است. البته، ترکیب رنگهایی که استفاده میکنید به همراه سایه، رنگ یا تن دقیق آنها نیز بر معنای آنها تأثیر میگذارد.
- قرمز
آتشین و پرشور، هم می تواند نشان دهنده عشق و هم خشم باشد. - نارنجی
ویژگی های قرمز و زرد را به اشتراک می گذارد. با انرژی و گرما همراه است. آرام تر از قرمز و شادتر است. - زرد
یک رنگ گرم و شاد. می تواند نشان دهنده شادی یا بزدلی باشد. - سبز
به معنای طبیعت، رشد و تجدید است. در همین راستا، سبز گاهی اوقات می تواند نشان دهنده بی تجربگی باشد. از طرف دیگر، رنگ سبز گاهی با حسادت یا حسادت همراه است. - آبی
آرامبخش و خنک است، اما زیادهروی آن میتواند افسردهکننده باشد. اغلب با تصاویر شرکت مرتبط است. - بنفش/بنفش
مدت طولانی با سلطنت و ثروت مرتبط است. همچنین یک رنگ معنوی است و تصور می شود که خلاق باشد. - سیاه
کمی آفتاب پرست، می تواند محافظه کار یا تند، سنتی یا مدرن باشد. بسته به نحوه استفاده از آن، می تواند مرموز و سکسی یا معمولی و ایمن باشد. - سفید
مرتبط با پاکی و بی گناهی. با هر رنگ دیگری به خوبی هماهنگ می شود. - خاکستری
خنثی و متعادل. خاکستری محافظهکار و پیچیده است، اما میتوان آن را بداخلاق نیز دید. - قهوه ای
رنگی سالم و ساده که نشان دهنده ثبات و قابلیت اطمینان است.
الگوهای خواندن
افراد تمایل دارند در یک وبسایت با الگوی «Z» بخوانند که از بالا از سمت چپ شروع میشود و در گوشه سمت راست پایین صفحهشان ختم میشود.
به عنوان یک طراح، باید تلاش کنید تا مهمترین مطالب را در این منطقه الگوی خواندن قرار دهید. به همین دلیل است که بسیاری از سایت ها لوگو را در گوشه سمت چپ بالای سرصفحه قرار می دهند.
ترکیب اطلاعات غیر ضروری در این منطقه خواندن به این معنی است که بازدیدکنندگان شما ممکن است قبل از اینکه آنچه را که به دنبال آن هستند پیدا کنند، سایت را ترک کنند، زیرا ممکن است فکر کنند در سایت شما وجود ندارد.
تمرکز هر صفحه
هر صفحه در سایت شما باید تمرکز داشته باشد. هر صفحه باید هدفی داشته باشد، خواه این هدف نمایش یک محصول، گفتن درباره شرکت شما یا ارائه اخبار اخیر باشد.
طراحی شما باید بر عنصر کانونی هر صفحه تاکید داشته باشد. تمرکز هر صفحه نیز باید فوراً آشکار شود، تا بازدیدکنندگان بدانند در آنجا چه میکنند. این کار را میتوان از طریق نشانههایی در پیمایش یا از طریق هدر، علاوه بر محتوای صفحه انجام داد.
یکی از بزرگترین نشانههای یک سایت آماتور، تلاش برای قرار دادن اطلاعات بیش از حد در هر صفحه است. از فضای خالی در صفحات خود نترسید و از داشتن یک هدف مشخص برای هر صفحه در سایت خود نترسید.
اتاق تنفس
این ما را به مفهوم فضای سفید و اتاق تنفس میرساند. اگر بازدیدکنندهای وارد صفحهای درهم و برهم پر از هر چیز ممکنی شود که قابل تصور است، احساس ناراحتی و کلاستروفوبیک میکند.
احتمالاً صفحه بینظم و آشفته است. این باعث میشود بازدیدکنندگان احساس کنند نمیدانند از کجا شروع کنند، به این معنی که ممکن است به طور کامل از سایت شما رد شوند و به جایی بروند که در آن اتاق تنفس داشته باشند.
به فضای منفی سایت خود اجازه دهید تا بازدیدکنندگان شما را به مناطقی هدایت کند که می خواهید روی آنها تمرکز کنند. با ترکیب فضای خالی و المانهایی که به درستی طراحی شده و متناسب هستند، میتوانید بازدیدکنندگان خود را تشویق کنید تا به یک چیز خاص نگاه کنند و اقدام دلخواه را انجام دهند.
مراحل ادغام روانشناسی طراحی
اکنون که با روانشناسی طراحی و معنای طراحی وب آشنا شدید، ممکن است تعجب کنید که دقیقاً چگونه باید آن را در فرآیند طراحی خود بگنجانید. در اینجا چند تکنیک وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید:
مشخص کنید بازدیدکنندگان شما چه کسانی هستند
دانستن اینکه بازدیدکنندگان شما چه کسانی هستند اولین قدم بسیار مهم در طراحی سایتی است که برای آنها جذاب باشد. اگر بازدیدکنندگان شما کهنهکارهای اینترنتی با فنآوری هستند، اولویتهای متفاوتی نسبت به افرادی دارند که فقط برای تماشای عکسهای نوههایشان آنلاین میشوند. مشخص کنید که کاربر هدف شما چه کسی است و سپس بفهمید که کدام محرک های احساسی برای آنها کار می کند.
با کاربران خود مصاحبه کنید
اگر مطمئن نیستید که کاربران یا بازدیدکنندگان شما چه می خواهند، سعی کنید با برخی از آنها مصاحبه کنید. مشتریان فعلی یا قبلی را پیدا کنید و ببینید که آیا آنها مایلند به چند سوال در مورد سایت شما پاسخ دهند. سپس بر اساس اهداف خاص سایت خود سؤالات معناداری ایجاد کنید. مهمتر از همه، به توصیه هایی که به شما می دهندعمل کنید. اغلب، شرکت ها مصاحبه یا نظرسنجی انجام می دهند، اما هرگز بر اساس آنچه به آنها گفته می شود، تغییراتی ایجاد نمی کنند.
یک نقشه سایت برای سایت خود ایجاد کنید
شما باید یک نقشه از هر صفحه سایت خود ایجاد کنید تا بتوانید مطمئن شوید که هر صفحه فقط یک تمرکز دارد. ابتدا فهرستی از همه چیزهایی که باید در سایت شما وجود داشته باشد، تهیه کنید و سپس مشخص کنید که هر مورد باید در کدام صفحه قرار گیرد (در حالت ایده آل، باید یک صفحه در هر مورد باشد مگر اینکه چیزها بسیار بسیار نزدیک به هم مرتبط باشند).
عناصر برند خود را جمع آوری کنید
لیستی تهیه کنید یا فایلی از عناصر متداول مورد استفاده برای نشان دادن نام تجاری خود ایجاد کنید. به احتمال زیاد، این شامل یک لوگو، یک طرح رنگ و احتمالاً یک نوع حروف خاص است. سپس دریابید که کجا باید اینها را در طراحی سایت خود بگنجانید.
آزمایش A/B را انجام دهید
حتی اگر آن را به صورت محدود انجام دهید، مهم است که بفهمید کدام عناصر سایت بهترین کار را دارند. اگر مطمئن نیستید که بازدیدکنندگان شما با چه چیزی در یک صفحه خاص راحت تر هستند، آن را با دو نسخه آزمایش کنید تا ببینید کدام یک نتایج بهتری می گیرد.
روانشناسی طراحی چیزی است که هر طراح باید تلاش کند تا درباره آن بیشتر بیاموزد و در جریان کاری خود بگنجاند. این می تواند بزرگترین عامل موثر در طراحی های شما و در نتیجه رضایت مشتریان شما باشد. زمان زیادی نمی برد و به خصوص دشوار نیست، بنابراین واقعاً بهانه ای وجود ندارد که حداقل برخی از این اصول را در نظر نگیرید و آنها را عملی نکنید.
منابع بیشتر
نوشته شده به طور انحصاری برای WDD توسط کامرون چپمن
آیا هنگام انجام کارهای طراحی خود اصول روانشناسی را در نظر می گیرید؟ کدام یک بیشترین استفاده را در کار شما دارند و چرا؟
بدون دیدگاه