مصاحبه: آندریاس شابلنیکوف

حتی اگر تا به حال نام آندریاس شابلنیکوف را نشنیده باشید، تقریباً مطمئناً برخی از کارهای او را دیده اید.

او در اصل اهل لتونی است، او یک طراح و عکاس تعاملی مستقل است که در تعدادی از طراحی‌های سایت برجسته، از جمله Rise of the Planet of the Apes، The Last Airbender، Sweeney Todd و سایت فیلم Stardust نقش داشته است.

در اینجا آندریاس در مورد چگونگی شروع طراحی برای چنین استودیوهای بزرگ، پروژه های مورد علاقه اش و روند طراحی خود صحبت می کند.

و نکاتی را برای طراحان جدیدی که می‌خواهند مسیر شغلی مشابهی را دنبال کنند، ارائه می‌کند.

قبل از شروع پروژه یا اگر در طول پروژه گیر کردید کجا به دنبال الهام هستید؟

این کاملا بستگی دارد. منظورم این است که مهمترین چیزی که باید در نظر بگیرید این است که مهلتی را که باید رعایت کنید. گاهی اوقات، زمانی برای مرور سایت‌های مشابه برای دیدن کارهایی که دیگران انجام می‌دهند وجود ندارد. به عنوان مثال، اگر مشتری عصر جمعه تماس بگیرد و بگوید که می‌خواهد صبح دوشنبه زودتر کامپوننت را ببیند، دیگر زمانی برای هیچ کاری وجود ندارد. شما فقط باید آن را انجام دهید. فقط فتوشاپ را باز کنید و با آن بروید. و بله، گاهی اوقات وقتی مجبور به انجام آن کار می شوم شکست می خورم، اما این فقط بخشی از خطر این تجارت است.

اگر پروژه چارچوب زمانی بهتری داشته باشد، همیشه می‌توانید یاد بگیرید، تحقیق کنید، فکر کنید، برنامه‌ریزی کنید، طوفان فکری کنید و طراحی روی کاغذ را امتحان کنید. می توانید بیشتر فکر کنید و شاید یک شب بی خوابی را صرف فکر کردن به آنچه می خواهید بسازید.

الهام در همه جا برای من وجود دارد، هر آنچه در اطراف من است. با این حال، عکاسی و فیلم، منابع اصلی الهام برای من هستند.

در بالا رندر آسانسور برای سایت فیلم DEVIL است که در Maya ایجاد شده است.

 

پروژه مورد علاقه شما تا به امروز چه بوده است؟

البته موارد دلخواه همیشه پروژه های شخصی هستند. این چیزی است که شما رئیس خود هستید. اما یک سایت وجود دارد که من بسیار به آن افتخار می کنم و به آن کارگردانی می کنم: وب سایت Rise of the سیاره میمون ها. من مجبور شدم کارهای زیادی برای آن انجام دهم، حتی یک نسخه iPad/iPhone از سایت، به علاوه تبلیغات.

همچنین، چیزی وجود دارد که من در حال حاضر روی آن کار می کنم، که برای نشان دادن آن عالی خواهد بود. اما شما باید در جریان باشید، من هنوز نمی‌توانم آن را فاش کنم.

ظهور سیاره میمون ها

 

روند کار با استودیوهای بزرگ چگونه است؟

نمی دانم. بزرگ، کوچک، افراد بد و خوب همه جا هستند، بنابراین همیشه به تیمی که با آن کار می کنید برمی گردد. اخیراً از افرادی که با آنها کار می کنم بسیار خوشحال هستم.

استودیوهای بزرگ جدی‌تر هستند و تجربه بیشتری به شما می‌دهند. شما می توانید با مدیران خلاق آنها کار کنید و در نهایت دستمزد خوبی دریافت می کنید. بنابراین این یک تجربه عالی است. آهسته آهسته، می توانید آنچه را که از افراد بزرگ آموخته اید در پروژه ها و شرکت های کوچکتر به کار ببرید. من فکر می کنم این یک همکاری خوب است که می تواند موفقیت های زیادی را در حرفه شما به ارمغان بیاورد.

ظهور سیاره میمون ها

 

شرکت در پروژه ای مانند Rise of the Planet of the Apes و تبدیل شدن آن به فیلمی به این محبوبیت چگونه است؟ بدانید که کار شما توسط میلیون ها نفر دیده می شود؟ آیا احساس می کنید فشار زیادی وارد می شود؟

وقتی پروژه ای مانند Rise of the Planet of the Apes دریافت می کنید، دستان شما می لرزد! سیاره میمون ها فیلم بسیار معروفی است و این یکی گام بعدی در سری تثبیت شده بود. وقتی در حال ساخت سایت های فیلم هستید، همیشه مواقعی وجود دارد که تحت فشار هستید، زیرا می دانید که باید بیشتر از بهترین کار خود انجام دهید، زیرا فیلم می تواند یک نمایش بزرگ برای جهان باشد. وقتی شروع کردم به کار روی بخشی از پروژه، 24/7 بود، بدون تعطیلات آخر هفته، بدون اوقات فراغت، گاهی اوقات بدون خواب. شما نمی توانید اجازه دهید مغزتان متوقف شود یا الهام شما را ترک کند.

بسیاری از افراد در مصاحبه‌ها می‌پرسند وقتی الهام‌بخش نیستید یا گیر می‌کنید چه احساسی دارید. این پروژه ای بود که در آن احساس مخالف داشتم. حتی اگر شب‌ها را روی آن کار می‌کنید، باز هم از آن لذت می‌برید و روح خود را در تمام کارهایی که برای آن انجام می‌دهید به کار می‌گیرید. من همچنین در حال طراحی والپیپرها، بنرها و آیکون های AIM بودم. برخی از مردم این بخش از کار را خسته کننده می نامند، اما برای من اینطور نبود. این پروژه به مدت دو ماه بخشی از زندگی من بود.

امیدوارم دوباره این احساس را نسبت به یک پروژه داشته باشم، و چیزی شبیه به این پروژه دوباره از راه برسد. در پایان من به کاری که انجام داده ام بسیار افتخار می کنم. این به من انرژی بیشتری می دهد تا چیزهای بیشتری خلق کنم. وقتی پوستری را که برای یک فیلم ساخته‌اید در خیابان می‌بینید، ضربان قلب شما تندتر می‌شود.

مریخ به مادر نیاز دارد

 

چه نوع بودجه، جدول زمانی و فرآیندی را هنگام ایجاد یک وب سایت برای تولید فیلم بزرگ انجام می دهید؟

معمولاً مهلت “دیروز” است. شما باید منتظر بسیاری از دارایی های طراحی باشید. باید منتظر بمانید تا تریلر منتشر شود. گاهی اوقات، برای ارائه ایده های طراحی خود باید فقط با تریلر با وضوح بالا کار کنید. گاهی اوقات شما فقط متنی در مورد فیلمی که روی آن کار می کنید دارید و باید از روی آن طراحی کنید. متفاوت است. باز هم، پروژه های خوب و بد وجود دارد.

به دلیل مشکلات قرارداد نمی‌توانم درباره بودجه صحبت کنم.

پروژه عالی زمانی است که شما آثار هنری کلیدی، پیش نمایشی از فیلم، عکاسی از تولید فیلم، یک جلسه توجیهی کارگردانی خلاقانه و سایر موارد کلیدی را دریافت کنید. هنگامی که همه اینها را دارید، شروع فرآیند طراحی رضایت بخش تر است. اغلب این اتفاق نمی افتد، اما ای کاش همیشه همینطور بود.

اگر بتوانید سایتی را برای هر شرکت یا محصولی طراحی کنید، آن سایت چیست؟ من دوست دارم سایت جدید مرسدس را به صورت هنری کارگردانی کنم. برای برخی از ماشین‌ها عکس‌برداری، روتوش، تبلیغات حرکتی، کل معامله انجام دهید. من دوست دارم این کار را انجام دهم، و عکاسی اشتیاق من است، بنابراین من واقعاً امیدوارم که به زودی فرصتی برای من فراهم شود تا روی پروژه ای مانند آن کار کنم.

در بالا تصویری از چند انیمیشن و آثار هنری در حال پیشرفت برای سایت Mars Needs Moms وجود دارد.

 

روند طراحی شما چگونه است؟ چه مراحلی را در طول یک پروژه انجام می دهید؟

بزرگترین مشکلی که من با آن برخورد می کنم، جلسات توجیهی مشتری است. بسیاری از شرکت‌هایی که در آنها کار می‌کنید ممکن است ندانند چه می‌خواهند، و می‌توانید هفته‌ها را صرف جمع‌آوری، طراحی و طراحی کنید و در پایان یکی از اولین کارهایی را که برایشان انجام دادید انتخاب می‌کنند. بنابراین برای من، سعی می‌کنم ابتدا یک جلسه توجیهی و وایرفریم‌ها را تأیید کنم. یک ایده واضح تر از آنچه آنها می خواهند و آنچه شما باید انجام دهید همیشه به نتیجه بهتری منجر می شود. بنابراین هر دو طرف در نهایت خوشحال خواهند شد، زیرا روند کار دقیق تر خواهد بود.

در حال حاضر مشاغل آزاد زیادی در بازار وجود دارد، بنابراین سعی می‌کنم هر زمان که می‌توانم پروژه‌ها را با یک توضیح واضح انتخاب کنم.

وقتی با یک مشتری امضا می‌کنم، معمولاً آزادی خلاقانه زیادی دارم، بنابراین ابتدا سعی می‌کنم ایده‌هایی را در دفترچه طرح‌ام ارائه کنم، برخی از افکار را یادداشت کنم، برای مراجع در گوگل جستجو کنم، و سپس از آنجا بروم تا به آن بیایم. با یک ایده.

من همیشه به مشتریانم نیز گزینه هایی می دهم. برای مثال، اگر بخواهم یک وب سایت طراحی کنم، حداقل دو کامپوننت مختلف را به آنها نشان خواهم داد.

پادشاهی عالم اموات

 

چگونه با انتقاد از پروژه هایی که انجام داده اید برخورد می کنید؟ آیا تا به حال برای شما پیش آمده است که کسی کار شما را کاملاً سطل زباله کند؟

من فکر می‌کنم بستگی به شخصی دارد که از او آمده است. هر طراح باید از انتقادات و زمان هایی که مردم بازخورد منفی می دهند بگذرد. انتقاد سازنده همیشه خوب است، وقتی از طرف شخصی باشد که برای شما احترام قائل هستید و شاید اگر او درگیر طراحی باشد، بتوانید چیزهای زیادی از او بیاموزید. فقط باید آنچه را که مردم می گویند کمی فیلتر کنید.

موضوع دیگری که گاهی اوقات اتفاق می‌افتد این است که مشتریان جملاتی مانند «این کار در 10 دقیقه انجام شد» یا «پسرم می‌تواند بهتر انجام دهد» یا «این کیفیتی نیست که مجموعه شما نشان می‌دهد» می‌گویند. شما باید واقعاً به این نوع چیزها عادت کنید، زیرا واقعاً می تواند خلاقیت شما را از بین ببرد. مطمئناً کار با این مشتری را متوقف خواهید کرد، اما همچنان روی کار آینده شما تأثیر خواهد گذاشت.

عکس در حال پیشرفت دیگری از Mars Needs Moms.

 

چگونه با مشتری ای که اصرار دارد کاری را انجام دهد که فکر نمی کنید برای پروژه آنها خوب است برخورد کنید؟ آیا تا به حال از انجام کاری که مشتری می‌خواهد خودداری کرده‌اید (یا درخواست کرده‌اید نام شما را در کار نهایی بگذارند)؟

هه، خوب، همه ما باید قبوض را پرداخت کنیم. مسئله این است که شما از همان ابتدا احساس می کنید که یک پروژه در آینده چگونه پیش خواهد رفت. بنابراین، این موضوع به بودجه شما بستگی دارد، و اگر واقعاً در آن زمان به کار نیاز دارید. صادقانه می گویم، و مطمئنم که 100% بسیاری از استودیوهای معروف این نوع کار را انجام می دهند، در حالی که فقط مشتری را خوشحال می کنند، با زشت ترین کار دنیا. البته در نمونه کارها شما قرار نخواهد گرفت، یا نام شما در حق چاپ نخواهد بود. اما قرن بیست و یکم است و ما باید برای زندگی کردن پول بگیریم.

در هر پروژه‌ای، حتی اگر مشتری مشکل باشد، شما سعی می‌کنید بهترین کار خود را انجام دهید و سعی می‌کنید نظرشان را تغییر داده و به نظر شما گوش دهند. گاهی اوقات کار می کند و گاهی اوقات نه. در بدترین موارد، شما کاری را برای مشتری انجام داده اید که از آن ناراضی هستید و او از آن ناراضی است، و باید سپرده او را برگردانید، حتی پس از انجام برخی کارها.

این یک نکته دیگر است: داشتن سپرده برای هر نوع کاری که به عنوان فریلنسر انجام می دهید الزامی است. مشتریان زیادی وجود دارند که پول شما را به موقع پرداخت نمی کنند یا به طور کامل از پرداخت شما صرف نظر می کنند. این یک ریسک است، بله. شرکت های بزرگ net30 یا حتی net90 می پردازند، بنابراین شما باید آماده باشید که در 90 روز حقوق دریافت کنید نه فوراً.

اما در طول سال ها، فریلنسرها صحبت می کنند و اساساً ما می دانیم که استانداردهای پرداخت از سوی شرکت های مختلف چیست. و اگر بدون دلیل تاخیر زیادی در پرداخت وجود داشته باشد، همه ما در مورد آن باخبر می شویم و می دانیم که دفعه بعد درخواست واریز کنیم.

باز هم، همیشه بهتر است کاری را که انجام می دهید انتخاب کنید. این به معنای استرس کمتر، الهام بیشتر و احساسات مثبت بیشتر است. در نظر بگیرید که صورت حساب های خود را پایین بیاورید و از زندگی لذت ببرید!

وقتی در یونان زندگی می‌کردم، در جزیره‌ای، و اجاره آن حدود 350 دلار بود، پروژه یا مشتری‌ای را که دوست نداشتم قبول نمی‌کردم. مواقعی وجود داشته است که پروژه جالب بوده است، اما مدیر پروژه بی ادب بود، بنابراین شما باید از آن نیز صرف نظر کنید.

سوئینی تاد

 

شما در دوران نوجوانی با چند شرکت بزرگ شروع به کار کردید. چگونه با این نوع شرکت ها ارتباط برقرار کردید و شروع به کار با آنها کردید؟

من در اینجا صادقانه می گویم: من شروع به انجام چند کامپوزیت و طرح پروژه برای شرکت های بزرگ، فقط برای خودم کردم. هر وقت چیزی را می دیدم و فکر می کردم می توانم آن را بهتر کنم، انجام دادم. احتمالاً اولین چیزی که در کارنامه خود داشتم، طراحی مجدد برای Audi.com بود. حتی کار زمینی هم نبود، فقط کاری بود که برای خودم انجام دادم. من فقط از کاری که در کنار انجام می دادم خوشم آمد. به زودی فرصت هایی برای پروژه های تجاری کوچک پیدا کردم و سپس شروع به ایمیل زدن به شرکت هایی کردم که آرزوی کار کردن در آنها را داشتم. برخی از افراد پاسخ دادند و به من فرصت دادند تا برای شرکت های بزرگ شرکت کنم. بسیاری از این موارد را از دست دادم، اما برخی از شرکت‌ها بازخورد خوبی به من دادند و در مورد برخی ایده‌های من تأیید شد.

من فکر می کنم این مربوط به نوع اهدافی است که شما تعیین می کنید. من برای رسیدن به جایی که الان هستم بسیار متمرکز بودم و همیشه تمام تلاشم را کردم و خیلی کار کردم. با این حال، اکنون که اینجا هستم، گاهی اوقات پروژه های کوچکتر را ترجیح می دهم. مشتریان بزرگ و پروژه های بزرگ همیشه برای مجموعه شما خوب هستند، اما استرس زا است و شما را زودتر از موعد پیر می کند!