پروژههای شخصی به ما این امکان را میدهند که روی هر چیزی که میخواهیم کار کنیم، آزمایش کنیم یا چیز جدیدی را امتحان کنیم. بدون درخواست مشتری و بدون مهلت تعیین شده، جهت و نتیجه نهایی کاملا به عهده شماست. در اصل، پروژه های شخصی به شما این فرصت را می دهند که دقیقاً همان کاری را که می خواهید انجام دهید، انجام دهید. حتی میتواند به فرصتهایی برای انجام این نوع کار در سطح حرفهای منجر شود.
ابزارهای موجود امروز اشتراکگذاری آنلاین کار را آسانتر از همیشه میکنند و به لطف رسانههای اجتماعی، پروژه شما میتواند به طور بالقوه به هزاران، بلکه میلیونها نفر دسترسی پیدا کند. نکته شگفتانگیز در مورد آن این است که شما نمیدانید چه کسی آن را میبیند، چه مدیر خلاق در یک آژانس یا بنیانگذار یک استارتآپ، و نمیتوان گفت چه فرصتهایی میتواند از آن به وجود بیاید.
داستانهای زیر نمونههای برجستهای از اتفاقاتی هستند که وقتی پروژههای شخصی خود را آنلاین به اشتراک میگذارید:
تصاویر آزمایشی جیمز وایت
جیمز وایت از Signalnoise احساس ناامیدی می کرد. آخرین پروژه او در آخرین لحظه شکست خورده بود، که قابل درک است که او را در یک کمی بداخلاقی قرار داد. جیمز با آزمایش تکنیکهای جدید تصویرسازی و کار بر روی مجموعهای از تصاویر خودآغاز، که او از طریق اینستاگرام و توییتر به اشتراک گذاشت. در میان همه اینها، او با Canon Canada تماس گرفت و او را استخدام کرد تا در جشن چهلمین سالگرد آنها، مجموعهای از تصاویر دوربین بسازد.
طراحی مجدد فیس بوک توسط فرد نربی
فرد نربی، یک طراح مستقر در بریزبن، استرالیا، منتشر شد یک ناخواسته طراحی مجدد فیس بوک در حساب Behance خود در ابتدای سال جاری و به موفقیت بزرگی تبدیل شد. این پروژه در فضای مجازی منتشر شد و توسط تعدادی از وبلاگ ها و مجلات آنلاین بسیار محبوب معرفی شد. این پروژه تنها در Behance بیش از 370000 بار دیده شده است. موفقیت طراحی مجدد فرد منجر به پیشنهادهای شغلی از سوی تعدادی از شرکت ها، از جمله خود فیس بوک شد.
«پروژه حباب» جی لی
از این واقعیت که زمانی که مکانهای “عمومی” توسط شرکتها برای ارسال تبلیغات و انتشار پیامهایشان تصرف میشود، طراح جی لی می خواست این مونولوگ های مزاحم شرکتی را به گفتگوهای عمومی باز تبدیل کند. او این کار را با تولید 30000 برچسب به شکل حبابهای گفتاری و قرار دادن آنها در بالای تبلیغات، دعوت از عموم مردم برای نوشتن چیزی روی آنها انجام داد – پروژهای که بعداً به عنوان “پروژه حباب”. این پروژه در ابتدا به آرامی شروع به رشد کرد، اما زمانی که در boingboing.net نمایش داده شد، بازدیدهای این پروژه از حدود 100 به بیش از 50000 رسید. تعدادی از آژانسها که میخواستند تخیل را به همان شیوهای که جی لی با «پروژه حباب» داشت، به تصویر بکشند، سپس از او پرسیدند که آیا میخواهد برای آنها کار آزاد را در نظر بگیرد.
اینها تنها نمونههایی از پروژههای شخصی هستند که به فرصتهای حرفهای منجر میشوند و قدرت پروژههای شخصی را در عصر دیجیتال نشان میدهند. اگر در زمینههای خاصی تجربه ندارید، نه تنها میتوانید از پروژههای شخصی برای تقویت مهارتهای خود استفاده کنید، بلکه میتوانید از آنها برای نشان دادن آنچه واقعاً میتوانید انجام دهید استفاده کنید – لازم نیست منتظر بمانید تا مشتری شما را برای نشان دادن استخدام کند. مهارت های شما.
اگر در پروژههای مشتری کوتاهی میکنید، فقط سعی نکنید و به طور مکرر سبد خود را بفروشید. روی چیز جدیدی کار کنید و آن را بیرون بیاورید، هرگز نمیدانید که چه چیزی ممکن است از آن حاصل شود
آیا اخیراً روی پروژه های شخصی کار کرده اید؟ پاسخ چگونه بود؟ در نظرات به ما اطلاع دهید.
بدون دیدگاه