کار با مشتریان ممکن است سخت باشد. ارتباطات رفت و برگشت زیادی و الزامات زیادی وجود دارد. هر مشتری سطح استانداردهای متفاوتی دارد و می تواند جهش از پروژه ای به پروژه دیگر را کمی دشوار کند. ایده یک مشتری از خوب، ایده دیگری از متوسط است و آنها بیشتر می خواهند.
بعضی از ما با انجام کارهای مشتری و پذیرش پروژه های جدید امرار معاش می کنیم. در حالی که همه ما از نظر میزان کاری که میتوانیم انجام دهیم و انجام دهیم، متفاوت هستیم، این راز نیست که نمیخواهیم زمان غیرضروری زیادی را صرف انجام اصلاحات و آزمایش طرحهای مختلف کنیم. همیشه خوب است که مشتری داشته باشید که حداقل می تواند پتانسیل یک طرح را به جای پرتاب کردن آن به دست گرگ ها ببیند.
داشتن طرحی که به آن نگاه شده و فوراً آن را رد میکند، میتواند خردکننده باشد. ارائه بهترین طرح در اولین بار اغلب نادر است. با این حال، ارائه طرحی که مشتری دوست دارد و می تواند پتانسیل آن را ببیند، قابل دستیابی است. چیزی به نام طراحی بی عیب و نقص و “بی نقص” وجود ندارد، اما این ایده وجود دارد که یک طرح بدون توجه به مشتری یا پروژه، پتانسیل “عالی” دارد. در زیر چند کار وجود دارد که میتوانید برای کمک به طراحی بهتر برای مشتریان خود انجام دهید.
نام تجاری را بشناسید
این مهمترین و همچنین نادیده گرفتهترین مورد در ایجاد طرحها است، به خصوص اگر از طرحهای کوتاه استفاده نمیکنید. وقتی برای اولین بار طراحی را به عنوان یک فریلنسر شروع کردم، از مشتریان پرسیدم که به چه نوع طراحی نیاز دارند و عمدتاً چه رنگ هایی را دوست دارند. من معمولاً صنعت تجارت را می شناختم، اما گذشته از آن، واقعاً به خودم اهمیت نمی دادم. احساس میکردم به کاری که انجام میدهم اهمیتی ندارد. پس از ارسال مفهوم من به کسب و کار، آنها معمولاً تجدید نظرهای زیادی داشتند یا از من می خواستند دوباره آن را امتحان کنم.
فکر میکردم این طبیعی است تا زمانی که واقعاً به کسب و کاری که برای آن کار میکردم مشغول شدم. پرسیدن سوالاتی در مورد کسب و کار و آنچه که در واقع انجام می دهند، درک بهتر و عمیق تری از نیازهای آنها می دهد. هنگامی که نیاز واقعی را درک کردید، سپس باید انواع چیزهایی را که آنها دوست دارند بیابید. وقتی این را بدانید، راحتتر میتوانید ادامه دهید و چیزی خاص برای آن برند ایجاد کنید.
هیچ محدودیتی برای میزان اطلاع از برندی که برای آن کار می کنید وجود ندارد. برخی فکر می کنند که بیهوده است، اما من حتی تاریخ شروع برخی از مشتریانم را می دانم. این به من امکان می دهد برند آنها را درک کنم و چه کسی را می خواهند جذب کنند. همه این موارد در ساخت یک طرح برای آنها بسیار مهم است. طراحی باید یک مشکل را حل کند، بنابراین شما باید به خوبی با تمام جنبه های مسئله آشنا باشید تا بتوانید راه حل مناسب را ارائه دهید. در ریاضیات، اگر اعداد را درک نکنید، نمی توانید معادله را به درستی حل کنید. طراحی هم همین است. تا حد امکان بدانید.
در صنعت تحقیق کنید
دومین مورد مهم و مورد توجه برخی از فریلنسرها تحقیق در مورد صنعت مشتری است. زمانی که نیازهای مشتری را شناختیم، آماده و آماده طراحی آن چیزی هستیم که فکر می کنیم باید طراحی شود. مضطرب بودن و آماده بودن بسیار خوب است، اما بسیار مهم است که بدانید در صنعت مشتری چه می گذرد.
اول، ما می دانیم که طراحی چقدر می تواند مد روز باشد. روندهای خاصی در یک صنعت وجود دارد که در صنعت دیگر قابل قبول است و قابل قبول نیست. در یک شرکت بزرگ حقوقی، من نمیخواهم تعداد زیادی لوگوی آبرنگ پیدا کنم. این در مورد یافتن راه هایی برای ادغام نیست، بلکه در مورد این است که اطمینان حاصل کنید که مانند انگشت شست دردناک بیرون نروید. باید یک توازن وجود داشته باشد. شما نمی خواهید مشتری خود را مایه خنده همسالان خود کنید و نمی خواهید آنها مشتریان و مشتریان بالقوه را گیج کنند.
ثانیاً، شما تحقیق می کنید تا بفهمید چه چیزی در بین مصرف کنندگان محبوب است و چه چیزی محبوب نیست. شما صادقانه بیشتر برای آنها طراحی می کنید تا مشتری که به شما پول می دهد. شما باید مطمئن شوید که مصرف کنندگان صنعت را درک می کنید تا چیزی ایجاد کنید که آنها را هیجان زده و آماده حرکت کند. شاید شما متوجه چیزهایی شده باشید که آنها به خوبی به آنها پاسخ می دهند و چیزهایی که نمی کنند. شما باید سعی کنید از آن برای قدرت شرکت استفاده کنید. حتی در ایجاد بروشورها و بروشورها، باید بدانید که چه چیزی آنها را هیجان زده می کند و آن را به روشی ارائه دهید.
بهترین بخش در مورد تحقیق در صنعت، توانایی توجه به مناطقی است که نیاز به بهبود دارند. اگر فرصتی در زمینه ای وجود دارد که مشتری شما به آن علاقه دارد، احمقانه است که از آن صنعت استفاده نکند. اگر مصرف کنندگان برای ویژگی ها یا طرح های جدید التماس می کنند، می توانید از آن به نفع خود و در نهایت به نفع مشتری خود استفاده کنید.
خلاق باشید
وقتی آماده ایجاد چیزی هستیم، همه ما چه میکنیم؟ احتمالاً آنلاین می شویم و صدها صفحه الهام از طراحی را مرور می کنیم. وقتی در وبلاگ از ما استفاده می شود، به ویترین مورد علاقه خود می رویم و آبکشی می کنیم و تکرار می کنیم. میتوانید در هر جایی آنلاین الهام بگیرید و تقریباً بیپایان است.
من عاشق الهام هستم و به طراحان و همچنین مشتریان می گویم که به برخی چیزها نگاه کنند تا ببینند چه چیزی را دوست دارند. با این حال، پس از یافتن چیزی که دوست دارید، بسیاری از آنها به جای خلاقیت، کپی می کنند. کسی می تواند طرحی بسازد و بگوید که صرفاً از طرح دیگری الهام گرفته شده است، اما شبیه به نظر می رسد. شخص دیگری می تواند همین کار را انجام دهد و طرح ها کاملاً متفاوت به نظر می رسند. من به شما می گویم دومی واقعاً الهام گرفته شده بود در حالی که اولی یک طرح را تقلید می کرد.
تفاوت این است که الهام واقعاً احساسی است که به گوشه خاصی از خلاقیت شما نفوذ می کند. آن ناحیه را بیدار می کند و آن را به انجام کارهای جدید سوق می دهد. تفسیر آن الهام فقط باید مال شما باشد. شاید یک یا دو عنصر از طرح اصلی را وارد کرده باشید – این نیز جالب است، اما خلاقیت واقعی کاری نیست که قرض گرفته شده باشد.
مزایای خلاق بودن و امتحان کردن چیزهای جدید تأثیری است که روی طراحی میگذارد و اینکه چه کسی طرح را میبیند. خلاقیت خوب و طراحی خوب اغلب می تواند خود را به آغاز نوآوری کمک کند. ابداع مجدد و طراحی مجدد هنجار به منظور ارائه همان هدف، تأثیر زیادی در زندگی مدرن ما داشته است. تغییر هنجار برای ارائه یک هدف بهتر، اثرات عالی نیز ایجاد می کند، که بسیاری از آنها می توانند با یک طراحی خوب و خلاقانه شروع شوند. چرا؟ خلاقیت و نوآوری مسری هستند و می توانند چشم اندازهای جدیدی را برای مشتری شما و همچنین دیگرانی که طرح را می بینند ایجاد کند.
به جزئیات توجه کنید
من یک بار کاری بسیار شرم آور انجام دادم: یک طرح مفهومی برای مشتری فرستادم و نام شرکت را کاملاً اشتباه نوشتم. در حالی که آنها کار بزرگی از آن نکردند، من بیش از حد از خودم ناراحت بودم که اجازه دادم آن یکی بلغزد. چنین چیزی می توانست به قیمت کار با هر مشتری دیگری تمام شود. به همین دلیل توجه به جزئیات بسیار مهم است.
چرا چنین اشتباه احمقانه ای مرتکب شدم؟ من در واقع با عجله از طریق این فرآیند تلاش می کردم تا به یک ضرب الاجل شخصی برسم. متوجه شده ام که خودم و دیگر طراحان اغلب عجله دارند و برای انجام سریعتر کارها، طرح ها را کوتاه می کنند. نتایج طراحی منصفانه است، اما خطر به هم ریختن جزئیات نیست.
مشتریان و مصرفکنندگان به همه چیز نگاه میکنند، بنابراین بهتر است تا جایی که ممکن است جزئیات ارائه شود. هنگام خلق کردن وقت بگذارید و سعی کنید به همه چیز فکر کنید. همیشه از مغز طراح خود استفاده نکنید، اما به عقب برگردید و به طرح نگاه کنید و بگویید: «اگر من یک مصرفکننده بودم، آیا این را میخریدم؟ آیا این را به خاطر بسپارم؟ این معقول است؟” این سوالات شما را از انجام اشتباهات احمقانه مانند اشتباهی که من مرتکب شدم باز می دارد. همچنین به شما کمک میکند به چیزهایی توجه کنید که معمولاً هنگام طراحی نمیبینید.
طرح خود را توضیح دهید
در حالی که این ایده ارتباط کمتری با ایجاد یک طرح دارد، هنوز مفید است. به عنوان طراح، ما طراحی های خود را دوست داریم و درک می کنیم و چرا آن را انجام دادیم. برای ما همه چیز معنا دارد و به طور منسجمی با هم پیش می رود. متأسفانه، وقتی طرح را برای تأیید ارسال میکنیم، همیشه این موارد را با هم در میان نمیگذاریم.
ارسال توضیحی درباره یک طرح با طرح (به جای دفاع از یک طرح) مفید است زیرا مشتری این فرصت را دارد که طرح شما را همانجا درک کند. برای مثال، با مفاهیم طراحی لوگوی خود، اغلب یک پاراگراف کوچک در طراحی می نویسم که توضیح می دهد طراحی من چه کاری انجام می دهد. برخی معتقدند طراحی باید خودش صحبت کند، اما در اولین مراحل ما، همیشه این اتفاق نمی افتد. چرا به آنها فرصت فوری نمی دهید تا آن را همانطور که شما دریافت می کنید درک کنند؟
انجام این کار به مشتری زمان کمتری برای ایجاد احساسات منفی نسبت به طرح می دهد، زیرا آنها معمولاً آن را بهتر درک می کنند. حتی اگر مورد پسند نباشد (که اگر مراحل قبلی را دنبال کردید نباید باشد)، این احتمال وجود دارد که به آن پایبند باشند و پتانسیل را ببینند و درک کنند.
از تجدید نظرها نترسید، زیرا باز هم، آنها با قلمرو می آیند. یک راهنمایی سریع در اینجا: همیشه آنچه را که مشتری می خواهد امتحان کنید. اگر از این ایده متنفر هستید، وقتی آن را امتحان کنید، احتمالاً آنها نیز از آن متنفر خواهند شد یا ممکن است در نهایت از آن خوشتان بیاید. در هر صورت، باید خطوط ارتباطی باز بین هر دو طرف وجود داشته باشد تا توضیحات همراه با اصلاحات به وضوح قابل درک و پذیرش باشد.
نتیجه گیری
باز هم، چیزی به نام ساختن طرحی که اصلاً نیاز به تجدید نظر نداشته باشد، وجود ندارد. ایجاد یک طرح اغلب به هر کسی که آن را میبیند ایدههای جدیدی میدهد و میخواهند به آنچه شما دارید اضافه کنند یا از آن حذف کنند. ایده در اینجا ایجاد چیزی است که مشتری واقعاً دوست دارد.
استفاده از این ایدهها نه تنها برای طراحی، بلکه برای ارتباط شما نیز مفید است. پرسیدن سوالات زیاد از مشتریان در واقع باعث ایجاد اعتماد می شود، به علاوه چه کسی دوست ندارد در مورد خودش صحبت کند؟ آنها درک می کنند و احترام می گذارند که شما واقعاً می خواهید چیزی برای آنها ایجاد کنید و نه فقط یک طرح کلی برای هر کسی.
بسیاری از فریلنسرهای آماتور تمام نکات بالا را رعایت نمی کنند و در نهایت زمان زیادی را تلف می کنند. با زدن تمام این نکات نه تنها طراحی بهتری برای مشتری ایجاد می شود، بلکه شما را به یک طراح بهتر تبدیل می کند. همه ما باید تلاش کنیم تا جایی که می توانیم در موقعیت هایی که در آن قرار داریم عالی باشیم.
برخی از فرآیندهایی که به شما کمک می کند طراحی های مشتری بهتری داشته باشید چیست؟ با نظر دادن در زیر به ما اطلاع دهید.
بدون دیدگاه