ما اغلب از محدودیت های متعددی که هر روز به عنوان طراح با آنها روبرو هستیم، شکایت داریم.
از مرورگرها، وضوح صفحهنمایش، تا تعاملات کاربر، بهنظر میرسد که ما دائماً در تلاش برای یافتن راهی برای تفکر خارج از جعبه کوچک کوچک «بهترین عملکرد» هستیم که توسط آن محدود شدهایم.
محدودیتها فراوان هستند اما آیا واقعاً چیز بدی هستند؟ آیا حتی ممکن است که آنها واقعاً نتایج بسیار بهتری نسبت به زمانی که ما نداشتیم ایجاد کنند؟
Ikea برای مثال، با قیمت شروع می شود و سپس به عقب کار می کند. نگرانی اصلی آنها قیمت محصول برای مصرف کننده نهایی است. این به طراحان بستگی دارد که چیزی جذاب ایجاد کنند که در آن قرار گیرد.
37Signals یک کتاب کامل درباره نحوه عملکرد آنها با محدودیتهای مشابه در هنگام ساخت وب نوشت. برنامه ها؛ آنها تاریخی را برای راه اندازی تعیین می کنند و بعد بدون توجه به هر اتفاقی به آن پایبند هستند.
گاهی اوقات آزادی چیز خوبی نیست
بدون محدودیت، همه چیز ممکن است دیوانه شود. هیچ راه بهتری برای ترسیم این موضوع از نگاه کردن به پلتفرمی با نسلهایی از طرحهای نامحدود وجود ندارد که… خب… افتضاح بودهاند. ما البته در مورد دوست قدیمی خود، Adobe Flash صحبت می کنیم.
حالا من نمی گویم که همه سایت های فلش بد هستند یا همه افرادی که آنها را می سازند طراحان بدی هستند. چنین چیزی نیست. با این حال، این واقعیت باقی می ماند که فلش به عنوان یک پلتفرم دارای محدودیت های طراحی بسیار کمی است که در سال های گذشته منجر به ایجاد برخی سایت های فلش بسیار مشکوک شده است.
سایتهایی که من در مورد آنها صحبت میکنم آنهایی هستند که به محض بارگیری تمام صفحه میشوند، دارای پیمایش دیوانهواری هستند که شامل کشیدن هویج به سمت خرگوش خرگوش و سپس انتظار برای تکمیل یک انیمیشن بزرگ قبل از صفحه بعدی است. بارگیری می شود و با گزینه های ناوبری به همان اندازه گیج کننده مواجه می شوید.
طراحان این نوع رابطها اغلب فکر میکنند که «سرگرمکننده» هستند – اما مطالعات موردی قابلیت استفاده اغلب ثابت میکند که آنها چیزی جز انفجار بصری تصادفات پایانهای خودرو نیستند. اینکه بتوانید کارهای زیادی را با Flash با تلاش نسبتا کمی انجام دهید خطرناک است. این ذهنیت “باید چه کار کنم؟” را از بین می برد. و در عوض ذهنیت “چه کاری می توانم انجام دهم؟”
را ترویج می کند
یک انیمیشن، گرافیک، جلوه صوتی یا تعامل بدون هدف، طراحی نیست، تزئین است. مگر اینکه چیزی که به طرح اضافه می کنید به نوعی در پیامی که می خواهید به کاربر منتقل کنید کمک کند، ارزشی ندارد.
مهم ترین بخش هر طراحی این پیام است: طراحی خوب پیام یکسانی را برای همه ارسال می کند. نباید جایی برای تفسیر باقی بگذارد.
رنگ محدود
با بررسی جزئیات، میتوانیم به برخی از حوزههای کلیدی نگاه کنیم که محدودیتها میتوانند طراحی را تا حد زیادی بهبود بخشند. اولین مورد از این مناطق رنگ است. توسط Bill از GoMediaZine به عنوان قانون دوم تبدیل شدن به یک طراح ماهر، محدود کردن پالت رنگ شما بسیار مهم است.
یکی از سادهترین راهها برای شناسایی یک طراح آماتور زمانی است که از هر رنگ زیر نور خورشید در یک قطعه استفاده میکند. پس این تا کجا پیش می رود؟ خوب، همانطور که بیل می گوید: «کاهش تعداد رنگ هایی که در طراحی خود استفاده می کنیم، باعث می شود که قطعه احساس سازگاری داشته باشد. اساساً همه چیز به نظر می رسد که با هم پیش می رود. درست مانند لباس یک تیم ورزشی یا نام تجاری یک شرکت – ما میخواهیم ظاهری یکنواخت به رنگها داشته باشیم.”
به تعدادی از بهترین طراحان صنعت ما فکر کنید. بیشتر، اگر نه همه، تمایل دارند از یک پالت کوچک اما پر جنب و جوش برای همه طرح های خود استفاده کنند. این تنها یکی از روشهایی است که در آن کاهش تعداد متغیرها در یک طرح میتواند آن را منسجمتر، مختصرتر و حتی منحصربهفردتر کند.
محدود کردن تایپوگرافی
تایپوگرافی به روشی مشابه رنگ عمل می کند، اگر در مقیاس شدیدتر نباشد. در کنار چند استثنا، استفاده بیش از حد از بسیاری از فونت ها در یک طرح می تواند گیج کننده و حتی خواندن آن دشوار باشد. چشم انسان دوست دارد در الگوهای تشخیص مستقر شود، معرفی انواع کاملاً جدید از نوع (جناسی مورد نظر) می تواند تا حد زیادی مانع این امر شود و جریان خواندن را مختل کند.
معمولاً یک فونت فانتزی برای سرفصلهای بزرگ به خوبی کار میکند و به ظاهر و احساس کلی طرح میافزاید، در حالی که متن بدنه با یک فونت نسبتاً استاندارد که به راحتی در اندازههای کوچک قابل خواندن است، بهترین کار را دارد.
>
احتمالاً به همین دلیل اخیراً هیچ طرحی را ندیدهاید که از Zapfino برای تمام متن بدن خود استفاده کند. محدود کردن استفاده ما از تایپوگرافی، یک بار دیگر، به طراحی کلی بهتر و قویتر کمک میکند.
اندازه محدود
از نظر طراحی وب، ما در حال حاضر در نقطه بسیار جالبی در تاریخ هستیم. اندازه صفحه نمایش به کجا می رود؟ برخی از سایتها، بهویژه وبلاگهای معروف، شروع به حرکت به سمت طرحبندیهای گسترده ۱۲۰۰ پیکسلی کردهاند. حتی اقتباسهایی از چارچوب CSS 960.gs مانند 1200.ws که از این حرکت پشتیبانی می کنند، اما آیا این حرکت درست است؟
به طور کلی، سایتها اکنون به همان اندازه عرض یک مجله چاپی در وضوح صفحه نمایش رسیدهاند. قبل از اینکه سایت خود را بسیار گسترده تر کنید، یک سوال مهم وجود دارد که باید در اینجا بپرسید و آن این است: چرا مجلات چاپی گسترده تر نیستند؟ پاسخ واضح این است که نگه داشتن آنها آزاردهنده و کمی بزرگتر از آن هستند که راحت حمل شوند، اما یک نکته مهم دیگر نیز وجود دارد.
چشم انسان فقط می تواند به راحتی فاصله معینی را از یک طرف به سمت دیگر بخواند. زمانی فرا می رسد که باید سر خود را از این طرف به طرف دیگر بچرخانید تا بتوانید به بخش های مختلف یک صفحه به صورت جداگانه نگاه کنید. آخرین باری که در مجموع یک روزنامه گسترده شرکت کردید کی بود؟ به احتمال زیاد شما هرگز انجام نمی دهید. شما آن را تا می کنید یا آن را یک قسمت می خوانید و سر خود را به نوبه خود می چرخانید تا هر قسمت از کاغذ را ببینید.
پس این به این معنی است که صفحه نمایش ها به کجا می روند؟ برخی از مردم فکر میکنند که به بزرگتر شدن ادامه خواهند داد، اما دستگاههایی مانند آیفون و آیپد نشان میدهند که بزرگتر نمیشوند، بلکه بهتر میشوند. خیلی خوب است که بتوانید چیزهای بیشتری را در یک طراحی بزرگتر و وسیع تر قرار دهید، اما فراموش نکنید که عواقب آن را در نظر بگیرید. گاهی اوقات محدودیت اندازه نیز می تواند چیز خوبی باشد.
نگاهی به مینیمالیسم
مینیمالیسم عمدتاً به این صورت توصیف میشود که از همه چیز بسیار کم استفاده میکند، اما اگر تحلیلیتر به آن فکر کنید. مینیمالیسم به سادگی فرآیند اعمال یک لایه اضافی از محدودیت ها برای طرح ها است. جایی که به طور معمول خود را به دو یا سه رنگ برای یک طراحی محدود می کنید، با مینیمالیسم ممکن است یک قدم جلوتر بروید و خود را فقط به سیاه و سفید محدود کنید. همین امر می تواند در مورد تایپوگرافی، فضا، کنتراست، محتوا و تقریباً هر عنصر اصلی دیگر طراحی صدق کند.
محصولات اپل نمونه خوبی از این موضوع هستند. آنها خود را به حدود شش پورت در کنارههای لپتاپ خود محدود میکنند، جایی که سایر لپتاپها به راحتی ممکن است دو برابر آن را داشته باشند.
آیپاد و آیفون همیشه نه به خاطر تعدادشان، بلکه به خاطر کم بودنشان قابل توجه بودهاند. در نسلی از پخش کننده های MP3 بیست دکمه ای، اپل چیزی با چهار دکمه و یک چرخ معرفی کرد که موفق ترین دستگاه موسیقی قابل حمل تمام دوران شد.
مینیمالیسم فقط به معنای استفاده کمتر از همه چیز نیست، اما به معنای استفاده از چند چیز واقعاً بسیار خوب است. Elliot Jay Stocks مثلا، از گرادیانها، حاشیهها، جعبهها، میلهها استفاده نمیکند. یا هر یک از قراردادهای طرحبندی «استاندارد» دیگر که ما در سراسر گالریهای CSS میبینیم.
تمرکز اصلی برای طراحی این سایت بر روی فاصله و موقعیت است. با حذف بسیاری از متغیرهای دیگر، او از موقعیتیابی به حداکثر مطلق برای انتقال سطوح سلسله مراتب و اهمیت استفاده میکند. ساده، اما بسیار موثر.
طراحان واقعاً خوب همیشه میتوانند از میان دیگران متمایز شوند، زیرا از این اصول و تئوریها به عنوان نقطه شروع استفاده میکنند و سپس بر روی آنها میسازند. درک اساسی از همه اصول مختلف طراحی عالی بهترین راه برای اینکه بتوانیم آنها را با هم به چیزی زیبا ببافیم.
نتیجه گیری
محدودیتها میتوانند چیز خوب، نه، عالی برای طراحی باشند. استفاده از آنها به نفع خود یک چالش بزرگ است و هر چه محدودیتهای بیشتری را فراتر از محدودیتهایی که قبلاً وجود دارد بر خود تحمیل کنید، این چالش بیشتر میشود.
اگر توانستید با محدودیتهای شدید کار کنید، میتوانید چیزی بسازید که واقعاً عالی و همچنین واقعاً منحصربهفرد است.
وقتی کار طراحی بعدی خود را شروع میکنید، سعی کنید برخی از این اصول را عملی کنید. آیا مناطقی وجود دارد که بتوانید آنها را خیلی بیشتر از حد معمول محدود کنید؟ سعی کنید با محدودیتهای سختتر کار کنید تا واقعاً خلاقیت خود را به سطح بعدی برسانید. ممکن است از چیزی که در نهایت تولید می کنید شگفت زده شوید.
نظر شما چیست؟ آیا از محدودیت هایی در کار خود برای ایجاد طرح های بهتر استفاده کرده اید؟ آیا متوجه شده اید که محدودیت ها در واقع چیز بدی هستند؟ داستان های خود را در نظرات زیر با ما در میان بگذارید…
بدون دیدگاه