7 مهارتی که برای پیشرفت به عنوان یک طراح وب در سال 2021 به آن نیاز دارید


طراحی وب یک زمینه همیشه در حال تکامل است. آنهایی از ما که مدت طولانی در این صنعت بوده‌اند (یعنی شش ماه به علاوه) شاهد عرضه محصولات بیشتر، ایجاد ایده‌های بیشتر و نوید رشد بیشتر از آنچه که بیشتر صنایع در طول یک حرفه می‌بینند، بوده‌ایم.

در حالی که ابزارهایی که استفاده می‌کنیم، اصطلاحاتی که به کار می‌بریم، و تیرک‌هایی که برای آنها تیراندازی می‌کنیم دائماً در حال تغییر هستند، مهارت‌های اصلی قابل انتقال و ماندگار هستند و به شما اطمینان می‌دهند که نه تنها در صنعت زنده بمانید، بلکه در آن نیز پیشرفت کنید.

>

این مهارت‌ها ویژگی‌هایی هستند که می‌توانید یاد بگیرید و به شما کمک می‌کند در سال‌های 2021، 2022 و بعد از آن رشد کنید.

 

1. تصمیم گیری

زندگی مجموعه ای از تصمیمات است، از اینکه کدام جفت جوراب بپوشید تا کدام رمز ارز برای ذخیره پس انداز زندگی خود در آن. زودتر به خستگی تصمیم می رسید.

بیشتر مردم سوخت تصمیم گیری خود را با حدس زدن خود می سوزانند. آنها تصمیم می گیرند و سپس همان تصمیم را بارها و بارها با وجود شک و تردید دوباره می گیرند.

توانایی تصمیم‌گیری و پایبندی به آن، افرادی را که پس از پایان کار هنوز سوخت تصمیم‌گیری استراتژیک دارند و افرادی که نمی‌توانند تصمیم بگیرند برای شام چه بخورند، جدا می‌کند.

 

2. وضوح هدف

هیچ‌وقت ایده بدی نیست که اصول طراحی را بررسی کنید. از تئوری رنگ گرفته تا تایپوگرافی گرفته تا رابط کاربری و طرح‌بندی، این مهارت‌های اصلی نه تنها برای طراحی شما مفید هستند، بلکه به شما کمک می‌کنند در مورد طراحی در سطح بالاتری فکر کنید.

اغلب، طراحان چوب درختان را نمی بینند و به جای تصویر گسترده تر، روی پروژه در دست تمرکز می کنند. تصویر گسترده تر به معنای نمونه کارها نیست. این به معنای کل تاریخ، فرهنگ و زمینه طراحی است.

بسیاری از نوازندگان می‌توانند چندین سبک را بنوازند، اما تمایل دارند از یک ساز استفاده کنند. آنها تصمیمی اساسی گرفتند که آنها را آزاد کرد تا موسیقی را در عمق بیشتری بررسی کنند

با وجود این اصطلاح، اصول طراحی جهانی نیستند. آنها برای شما شخصی هستند به عنوان مثال، آیا باید یک اسکریپت را با یک سریف جفت کنید؟ پاسخ شما احتمالاً این است که “بستگی دارد” زیرا شما یک طراح عالی هستید. پاسخ من “نه” است، زیرا برای من این یک طراحی اساسی است.

اصول طراحی می‌تواند محدودکننده باشد، اما با ارائه پاسخ‌های پیش‌فرض به سؤالات رایج، آنها همچنین شما را آزاد می‌کنند تا سؤالات بزرگ‌تری در مورد آنچه انجام می‌دهید و چرا انجام می‌دهید، در نظر بگیرید، که منجر به وضوح هدف می‌شود.

بسیاری از نوازندگان می‌توانند چندین سبک را بنوازند، اما تمایل دارند از یک ساز استفاده کنند. آنها تصمیمی اساسی گرفتند که آنها را آزاد کرد تا موسیقی را در عمق بیشتری کاوش کنند.

 

3. تثلیث مقدس

تثلیث مقدس در طراحی وب HTML، CSS و جاوا اسکریپت است. بیاموزید که آنها چه هستند و چه کار می کنند.

شما باید آنها را به اندازه کافی خوب درک کنید تا یک مکالمه هوشمندانه در سطح اتاق هیئت مدیره در مورد آنها داشته باشید. شما در واقع نیازی به دانستن نحوه کدنویسی آنها ندارید – اگرچه من هرگز کسی را ندیده ام که به اندازه کافی درباره نقش های خود اطلاعات داشته باشد تا یک مکالمه استراتژیک برگزار کند، که همچنین نمی دانست چگونه آنها را کدنویسی کند. از ابتدا.

من در مورد چارچوب‌ها، کتابخانه‌ها یا آخرین ابزارهای ساخت صحبت نمی‌کنم. این چیزها فقط ماکروهایی برای کدنویس ها هستند. من در مورد درک اجزای سازنده یک سایت صحبت می کنم، بنابراین اگر کسی از شما بپرسد که آیا واقعاً به لوگوی شرکت در فوتر سایت نیاز دارید یا خیر، می توانید پاسخ دهید و پاسخ خود را با حقایق تأیید کنید.

 

4. ارائه ساده

مهم نیست در چه زمینه ای از طراحی هستید، باید ایده های خود را به کسی ارائه دهید که دانش شما را به اشتراک نمی گذارد. چه در حال توضیح اصول اولیه برای مشتری یا توضیح تصمیم گیری خود برای یک همکار باشید، ارائه ایده های خود به سادگی بهترین راه برای شنیده شدن است.

پیشنهاد زمانی موثرتر است که جزئیات اضافی را حذف کنید

اغلب، یک ارائه متقاعدکننده از رویکرد کمتر-بیشتر استفاده می‌کند. همانطور که وقتی همه چیز غیرضروری را حذف کرده اید، یک طرح به پایان می رسد، در صورتی که جزئیات غیرضروری را حذف کنید، یک زیر و بم بسیار موثر است.

اغلب استعاره را مفید می‌یابید، به‌ویژه اگر دانش گذرا از حوزه تخصصی خود فرد داشته باشید، زیرا مفهومی را به قالبی تبدیل می‌کند که شخص درک می‌کند و با آن راحت است.

“ما باید…زیرا [یک متریک] را تقریباً…% بهبود می‌بخشد” اغلب خوشامدترین زبان است. اگر شخصی که تصمیم شما را می فروشید به جزئیات بیشتری نیاز دارد – و احتمالاً نیازی به دانستن جزئیات ندارد، این همان چیزی است که شما را برای آن در نظر دارد – می تواند بپرسد.

 

5. سئوی استراتژیک

SEO (بهینه سازی موتورهای جستجو، برای دو نفر در جهان که نمی دانند مخفف آن چیست) حوزه وسیعی است با تعداد زیرمجموعه هایی که عناوین شغلی UX وجود دارد.

شاخه های مختلفی از سئو وجود دارد که یک سایت باید در نظر بگیرد. سئو فنی کاری است که کدنویس ها انجام می دهند. اگر کدنویس نیستید، می توانید آن را نادیده بگیرید. سئوی محتوا کاری است که بازاریابان انجام می دهند. اگر شما یک بازاریاب نیستید، می توانید آن را نادیده بگیرید. سئوی استراتژیک یک نمای کلان از برنامه های یک سایت است. همه در هر پروژه باید SEO استراتژیک را درک کنند.

سئوی استراتژیک موضوعاتی مانند صفحات فرود، سایت های تک صفحه ای، اینکه آیا وبلاگ ضروری است یا خیر، چگونه یا اصلاً از رسانه های اجتماعی استفاده می شود را پوشش می دهد. سئوی استراتژیک همه شاخه های دیگر سئو را تغذیه می کند. این به قدری اساسی است که اولین تصمیمات را در مورد یک سایت نشان می دهد. اگر می‌خواهید بیشتر از زیبا جلوه دادن چیزها انجام دهید، درباره SEO استراتژیک بیشتر بدانید.

 

6. زبان دوم

احتمالاً تا به حال متوجه شده اید که وب فراتر از محدوده شهر شما گسترش یافته است. این یک نیروی جهانی است، یعنی میلیاردها نفر که به یک زبان صحبت نمی کنند.

اگر انگلیسی زبان بومی نیستید، یادگیری کمی زبان انگلیسی کار بیهوده ای است. نیازی نیست که مسلط باشید؛ مطمئناً نیازی نیست که شاعر باشید، اما اکثریت قریب به اتفاق اسناد، رابط‌های کاربری گرافیکی، پست‌های وبلاگ، انجمن‌ها، کنفرانس‌ها و خود وب به زبان انگلیسی هستند و کد ترجمه فقط شما را تا اینجای کار می‌رساند.

اگر یک زبان مادری انگلیسی هستید، پس چیزی مرتبط با منطقه یا صنعتی که در آن تخصص دارید یاد بگیرید. انتخاب یک زبان و فرهنگ، شما را به یک انسان گردتر تبدیل می کند. و به شرطی که چیز مبهم را انتخاب نکنید، میلیون‌ها یا حتی میلیاردها کاربر را که قبلاً از دست داده‌اید باز می‌کنید.

 

7. گفتن، “نه.”

فرقی نمی‌کند که شما یک مبل فریلنسر غواصی برای پول‌های یدکی برای برآورده کردن اجاره‌بها باشید یا یک طراح باتجربه داخلی با اهدافی که باید به آنها دست پیدا کنید. همه برای گفتن “نه” تلاش می کنند.

ترس این است که اگر یک پروژه یا یک درخواست ویژگی را رد کنیم، دفعه بعد از ما سؤال نشود. در نهایت، تا زمانی که هیچ شغلی برایمان باقی نماند، برای همه پروژه‌ها از دست می‌رویم.

مشکل این است که ما فقط ساعات زیادی در روز داریم. اگر بیش از حد انجام دهیم، در نهایت آن را بد انجام می دهیم، بنابراین باید محدودیت هایی وجود داشته باشد. هر بار که «بله» می‌گویید، شانس داشتن گفتن «نه» را به فرصتی که در آینده برای شما عالی است، افزایش می‌دهید.

به هر حال، به آرامی رد شوید. مودبانه انجامش بده مهربان باش. پیشنهاد ارجاع مشتری به جای دیگری. اما بهتر است “نه” بگویید تا اینکه مجبور شوید به پروژه عالی “نه” بگویید زیرا بیش از حد استرس دارید.

 

تصویر ویژه از طریق Unsplash.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *