همانطور که برای شرکتهای بزرگ است، برندینگ موفق برای موفقیت یک تجارت آزاد و فقط برای یک کارمند وب خوداشتغال ضروری است.
اغلب اوقات نادیده گرفته می شود، به احتمال زیاد زیرا بسیاری از مزایای بزرگی که می تواند از آن حاصل شود، نمی دانند.
اولین چیزی که وقتی فکر می کنیم «هویت برند» به آن فکر می کنیم یک لوگوی خوب است.
یک نشانواره خوب میتواند برای یک فریلنسر خوداشتغال شگفتانگیز باشد، اما هویت برندینگ بسیار فراتر از آن است، به کل توسعه وبسایت، محتوا، کارتهای ویزیت، و حتی در سناریوهای آفلاین.
در این مقاله، ما نگاهی دقیقتر به روشهای تعریف برند برای چیزی منحصربهفرد مانند کسبوکار فریلنسری خواهیم داشت، و آنچه که فرد برای شروع در مسیر درست باید انجام دهد. یک نام تجاری موفق. قبل از اینکه به جزئیات بپردازیم، بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه یک نام تجاری می تواند به هر نوع تجارت کمک کند.
یک نام تجاری خوب به موفقیت در حال و آینده منجر خواهد شد، و این برای یک فرد خوداشتغال که هرگز نمیخواهد مجبور شود به شغل 9-5 بازگردد، ضروری است. اگر به درستی ایجاد شود، یک نام تجاری خوب:
- یک کسب و کار به یاد ماندنی ایجاد کنید
این کار باعث می شود که مشتریان تمایل به بازگشت به آن داشته باشند و باعث وفاداری کاربر می شود. - پایه ای برای گسترش کسب و کار به روش های جدید ایجاد کنید
هنگام راه اندازی یک پروژه جدید، می توان از یک نام تجاری برای شروع موفقیت آمیز آن استفاده کرد. - یک نام تجاری خوب اعتبار را تأیید میکند
این یکی از نگرانیهای اصلی بسیاری از مشتریان بالقوه است. - یک نام تجاری که به درستی پیاده سازی شده باشد، مشتریان مناسب را هدف قرار می دهد
این به یافتن مشتریان مناسبی که دقیقاً به دنبال سبک شما هستند کمک می کند.

1. اهداف تجاری خود را تعریف کنید
حتی قبل از شروع فرآیند طراحی برندسازی، باید تعریف کنید که میخواهد برند چه چیزی را به اشتراک بگذارد.
برای انجام این کار، باید چند مورد خاص را به طور کلی تعریف کنیم، اولین مورد اهداف کسب و کار فریلنسینگ است.
علاوه بر کمک به توسعه یک نام تجاری، تعریف اهداف تجاری به روشهای دیگری نیز کمک خواهد کرد.
برای اولین بار، به تجسم اهداف نهایی کسب و کار کمک می کند، به اهداف کوچکتر کمک می کند تا برای دستیابی به دستاوردهای بلندمدت فعال تر شوند.
همچنین شما را بهعنوان رهبر کسبوکار، از مدیریت شخصی شخصی، تا هر کسی که ممکن است در آینده مدیریت کنید، در مسیر خود نگه میدارد.
خارج شدن از مسیر، دلیل شکست بسیاری از کسبوکارها است، و دلیل شکست بسیاری از فریلنسرها در نهایت به شغل روزانهای است که از آن متنفرند. اهداف و طرح کسب و کار به شما کمک می کند تا در مسیر خود بمانید.

برای تعیین درست اهداف کمی وقت بگذارید. آنها را یادداشت کنید، جزئیات آنها را توضیح دهید و به طور انتقادی در مورد آنها فکر کنید. هدفها میتوانند به برنامهریزی آینده حرفه شغلی آزاد برای سالهای آینده کمک کنند. در زیر ده موردی وجود دارد که هنگام تعیین اهداف باید در نظر داشته باشید:
- مشخص باشید
از دست دادن دید به جایی که میروید مشکلی است که ناشی از نداشتن هدف است، اما داشتن اهداف نامشخص نیز این مشکل را ایجاد میکند. - ایجاد یک طرح کسب و کار
این باید به خودی خود یک مقاله جداگانه باشد، اما راهی عالی برای ترسیم اهداف و همچنین شامل منابع مالی و ابزار برای دستیابی به آن اهداف است. - اهداف کوتاه مدت همراه با اهداف بلند مدت خود تعیین کنید
تبدیل رویاهای نهایی به اهداف تجاری آسان است، همانطور که باید، اما اهداف کوتاه تر و فنی تر می توانند موفقیت را بهتر دنبال کنند. . - متعهد بمانید
این یک نکته واضح است، اما به تغییرات سبک زندگی فکر کنید که به شما کمک می کند تا به اهدافی که ایجاد شده است متعهد شوید. به عنوان مثال، اگر می خواهید مجموعه مهارت های خود را گسترش دهید، هر روز زمانی را در برنامه خود برای مطالعه در نظر بگیرید. - ممکن است به عمومی کردن اهداف کمک کند
کسب و کار فریلنسری خود و اهداف مرتبط با آن را تا حد امکان عمومی کنید. اگر این به معنای اشتراک گذاری فقط با دوستان و خانواده است، پس همینطور باشد. این به شما کمک می کند تا برای تکمیل اهداف انگیزه ایجاد کنید – کسب و کار خود را در مسیر درست نگه دارید. - واقع بین باشید
خیلی خوب است که رویاهای بالا داشته باشید، اما برای مدت زمان معین اهداف دست نیافتنی تعیین نکنید. - اهداف مرتبطی داشته باشید
اگر هدفی در نهایت به رشد کسب و کار کمک چندانی کند یا چیزی نداشته باشد، بیهوده است. به عنوان مثال، هدفی در نظر نگیرید که هر هفته مشتری دیگری را جذب کنید که نمی توانید از عهده آن برآیید – این احتمالاً تنها زمان لازم برای رشد و بازاریابی کسب و کار را به روش های دیگر محدود می کند. یک هدف مرتبط، برای مثال، گسترش به بیش از یک عملیات 1 مرد (یا 1 زن) خواهد بود. - برای هر هدف یک برنامه اقدام ایجاد کنید
“من می خواهم روزی صاحب شرکت طراحی خودم شوم”، به اندازه کافی خوب نیست. یک برنامه هدف به هدف برای تکمیل اهداف گسترده تر مانند این داشته باشید. به عبارت دیگر، هدف را عملی کنید. - هنگامی که روی یک هدف جدید کار می کنید همه چیز را در یک راستا نگه دارید.
دستیابی به اهداف به معنای تغییر در کسب و کار و شیوه زندگی است، بنابراین مطمئن شوید که امور مالی و سایر اشکال امنیت شما همچنان در سرتاسر این هدف کاملاً ثابت هستند. فرآیند. - Tبرای تجزیه و تحلیل پیشرفت یک قدم به عقب بردارید
آنچه را که آموخته اید به هدف بعدی ببرید. به عنوان مثال، اگر میخواهید سبد سهام خود را بهتر بازاریابی کنید، چه استراتژیهای بازاریابی موثر بوده است؟ کدام استراتژی ها جواب ندادند؟
2. مخاطب هدف خود را تعریف کنید
پس از تعریف اهداف کسب و کار و شغل، باید مشخص کنید چه کسانی را باید جذب کنید تا کسب و کار را زنده نگه دارید.
البته این افراد مشتری هستند. مشتری ایده آل شما کیست؟ فراتر از مشتریان، آیا مایلید با دیگران در پروژه های گروهی (یعنی توسعه دهنده و طراح) کار کنید؟ آن شریک ایده آل چه کسی خواهد بود؟
مخاطبان هدف اغلب بیشتر به کسانی که محصولات را می فروشند، یا به وبلاگ یا شکل دیگری از وب سایت که به شدت به تعداد بازدیدکنندگان خود متکی است مرتبط هستند. با این حال، فروش خدمات تفاوتی ندارد. باید این را تشخیص داد و اقدامات لازم را برای تعیین مخاطب هدف خود انجام داد.
هم نحوه طراحی بصری یک نام تجاری و هم نحوه ارائه حرفه ای آن به یک نوع خاص از افراد متمایل است.
این شخص باید فردی باشد که دوست دارید با او کار کنید، و همچنین باید فردی باشد که به رشد برند شما کمک میکند.

هنگامی که ظاهراً آماده باز کردن Illustrator و شروع طراحی لوگو هستید، یک ثانیه دیگر صبر کنید و برای جنبه بصری برند آینده آماده شوید.
در زیر سؤالاتی وجود دارد که باید در مورد مخاطبان هدف قبل از ورود به مرحله طراحی نام تجاری خود بپرسید.
سبک طراحی شما چیست؟
اگر خلاقانهتر است، ممکن است بخواهید به گروههایی که نیاز به یک وبسایت خلاق دارند دعوت کنید.
اگر وب 2.0 و شیک تر است، می خواهید صاحبان مشاغل یا فروشندگان “زمینه های با فناوری پیشرفته” را جذب کنید.
آژانسهای مشاوره، وبسایتهای برنامه، و سایر سایتهای مشابه، اهداف عالی خواهند بود.
تا چه سطحی مایل به کمک و ارتباط هستید؟
درست است. همه مشتریان سطوح متفاوتی از درک فناوریهای وب دارند و بهطور کلی، فناوری.
آیا می خواهید مشتری را جذب کنید که هیچ چیز از دنیای وب نمی داند و در آن شما مسئول ارائه یک وب سایت آسان برای نگهداری هستید؟ یا ترجیح می دهید با گروهی از متخصصان وب ارتباط برقرار کنید و پروژه نهایی را برای یک مشتری ارسال کنید؟
این میتواند به مشتریان نیز عمیقتر شود. جذب مشتری، به عنوان مثال که یک سایت اختصاص داده شده به نوعی از فناوری را حفظ می کند، ممکن است در صورت تمایل، برقراری ارتباط با آن در مورد فناوری آسان تر باشد.
هر نوع وبسایت دیگری که با «دنیای آفلاین» منطبق باشد، ممکن است دارای مشتری باشد که به وبسایت سادهتری نیاز دارد.
دوست دارید مسئول چه کاری باشید؟
بسیاری از ما همه کارهایی را که از فریلنسینگ به دست می آید را دوست نداریم. به خصوص در دنیای ایجاد وب سایت، بسیاری از مشتریان از ما می خواهند که همه این کارها را انجام دهیم – طراحی، توسعه، بازاریابی و موارد دیگر.
اگر در یک زمینه تخصص دارید، ممکن است مفید باشد که بخشی از مخاطبان هدف شما کسانی باشند که به دنبال پروژه های مشارکتی هستند.
به عنوان مثال، اگر شما یک طراح هستید، ممکن است بخواهید توسعه دهندگان وب را در بین مخاطبان هدف خود بگنجانید تا بتوانند برای مشارکت در یک پروژه بزرگتر با شما تماس بگیرند.
به این ترتیب، چه بلد باشید چه ندانید، در کدنویسی گیر نمیآورید و میتوانید به چیزی که دوست دارید بچسبید.
آن را روی کاغذ تعریف کنید
پس از پرسیدن این سوالات و کمی تحقیق، مخاطبان هدف خود را در یک لیست بنویسید.
هر مورد نباید یک نوع شخص تک خطی باشد، مانند “مشتریان با تجربه وب زیاد”، بلکه باید یک خیلیکوچک باشد. /strong> پاراگراف توصیفی.
هرچه توضیحات دقیق تر باشد، زمانی که زمان شروع فرآیند طراحی نام تجاری فرا می رسد، موفقیت بیشتری کسب خواهید کرد.

منابع بیشتر
3. نام کسب و کار
این نام خودتان است یا نام رسمی و خلاقانه تر؟
این اغلب اوقات نادیده گرفته می شود، اما به طور باورنکردنی با اهداف نهایی وب سایت مرتبط است. اگر قصد دارید روزی صاحب یک شرکت شوید، یا تیمی از متخصصان وب را به روش دیگری توسعه دهید، نام شما به عنوان یک نام تجاری ممکن است مناسب نباشد.
با این حال، بسیاری از فریلنسرها ترجیح دادند کسب و کار خود را با همیشه به صورت انفرادی توسعه دهند، در حالی که هنوز برخی از کارهای خود را برون سپاری می کنند. در هر موقعیتی تفاوت وجود دارد و نام شخصی در این نوع کسب و کار رونق می گیرد.
همچنین، نامهای بزرگتر ممکن است پروژههای بزرگتری را جذب کنند، در حالی که یک نام شخصی مشتریان کوچکتری را جذب میکند. بسته به کاری که میخواهید از نظر کاری انجام دهید تا حد زیادی به نام برند بستگی دارد.
بنابراین، به معنای ساده: یک نام جایگزین میتواند همه کارهتر باشد، اما نام خود شما بهعنوان یک برند با شخصیتتر است و هر کدام به نوع متفاوتی از مشتری منجر میشود.

اعتبار تصویر: مارک مک گال، 72 تفکر
4. لوگو
لوگو اولین گام در فرآیند طراحی برند است. این گرافیکی است که کسب و کار شما بر اساس آن دوام خواهد آورد.
وبسایت، محتوا و سایر عناصر طراحی شما باید با لوگوی یک برند تحسین برانگیز باشد و همچنین با آن در جهت هدف نهایی فروش به مشتری کار کند.
چه خودتان آن را طراحی کنید یا شخص دیگری را استخدام کنید تا این کار را برای شما انجام دهد – باید تصمیم گیرنده ظاهر آن باشید.
بسیاری اوقات مشتریانی را دریافت میکنم که به من اجازه میدهند کنترل خلاقانه زیادی در طراحی برندشان داشته باشم. در حالی که کنترل خلاق همیشه مورد قدردانی قرار می گیرد، اما وقتی صحبت از یک نام تجاری به میان می آید – این انتخاب بدی است.
حتماً تحقیق کنید و طرحی برای نام تجاری کسب و کار فریلنسینگ خود ایجاد کنید تا بتوانید کنترل را در دست بگیرید.

تمام مواردی که تاکنون در این مقاله ذکر شده است، برای مرحله طراحی اولیه برند به کار گرفته می شود.
نام یک عامل واضح است، اما مخاطبان هدف و اهداف کسب و کار نیز وارد عمل خواهند شد. هنگام شروع مرحله طراحی لوگو، چند سوال را در مورد همه این موارد در ذهن داشته باشید:
- سبک کلی لوگو برای جذب مخاطب مناسب باید چه باشد؟
- چه نوع رنگی باید استفاده شود؟ از آنجایی که انواع مختلف رنگها احساسات متفاوتی را برمیانگیزند، این امر به میزان زیادی با مخاطبان هدف ارتباط دارد.
- چقدر باید همه کاره باشد؟ چگونه با فریلنسینگ شما به عنوان یک تجارت رشد خواهد کرد؟
- آیا باید با مواد چاپی و همچنین مطالب وب به خوبی قالب بندی شود؟
- به طور کلی باید چه شکلی باشد (گردتر/مربع یا مستطیل)؟ این موضوع ارتباط زیادی با موادی دارد که از آن استفاده میکنید و قالبی که هنگام ترکیب با محتوا باید داشته باشد.
چند مثال

لوگوی بالا میگوید “حرفهای، سرگرم کننده و با شخصیت”. توجه داشته باشید که چگونه رنگهای مختلف در طراحی وب به یک رویکرد بازیگوشتر تبدیل میشوند که به نوبه خود آن را شخصیتپذیرتر میکند.
منحنیهای صاف هم در فونت و هم در قسمت تصویر نشانواره، عامل سختگیرانه را از بین میبرد و او را به عنوان یک فرد تجاری قابل دسترس میکند.
این فریلنسر بهعنوان یک فریلنسر مجرد کار میکند و کسبوکار خود را بهعنوان او علامتگذاری میکند – به احتمال زیاد مشتریانی را با ارتباطات عالی و بسیاری از پروژههای کوچکتر و خلاقانهتر به او باز میگرداند.

این برند گروهی از طراحان است که تحت یک وب سایت با هم کار می کنند. نام تجاری دارای نام عمومی تر، و حتی حرفه ای تر و حسی شبیه به شرکت است.
علاوه بر این، با نگاهی بیشتر به مجموعه آنها، میتوان دید که تمجید تصویر روی لوگو، سبک طراحی آنها را برجسته میکند: تمیز و براق با اشارهای به خلاقیت بیرون از جعبه.

انتزاع این لوگو فوراً به بیننده درباره سبک این طراح می گوید. همچنین، رنگ روشن نیز در آن نقش دارد. این ساده، موثر است و اهداف طراح را به خوبی نشان می دهد.

بازیگوش، سبک و فوق العاده خلاقانه چیزی است که این برند در مورد آن است. لوگوی تمجید کننده از این برند فوق العاده خلاقانه است و ظاهر رسمی تری ندارد. البته این بدان معنا نیست که موثر نیست. ظاهر کلی آن همچنان حرفه ای است در حالی که دمدمی و اصلی است.

این یک فریلنسر مجرد با مجموعه ای پر از مطالب وب 2.0 است. لوگو به سرعت آن را منعکس میکند و تم طبیعت، لحنی آرام، خنک و جمعآوری میکند. این برند میگوید حرفهای و با فناوری بالا، اما سفت و سخت یا خستهکننده نیست.

این برند کلاسیکترین لوگوی بالا است. در کنار آن، تجارتی می آید که سنتی تر و رسمی تر است. این احتمالاً به جای یک فریلنسر، اعتبار بیشتری برای آنها به عنوان یک تیم ایجاد میکند و به آنها امکان میدهد مشتریان بزرگتری را جذب کنند.
5. طراحی وب سایت شما، طراحی کارت ویزیت و هر چیز دیگری
اکنون که یک لوگو دارید، تقریباً برای هر چیز دیگری که نیاز به طراحی دارد، بیشتر مراحل طراحی را طی کرده اید. برای تکمیل فرآیند طراحی فقط کمی برنامه ریزی بیشتر لازم است.
اگر نام تجاری شما بسیار شخصی است، طراحی وبسایت دستی ممکن است برای تمجید از لوگو و برند بهعنوان یک کل خوب عمل کند. اگر نام تجاری Web 2.0 باشد، باید طراحی وب شیک، طراحی کارت ویزیت شیک، و لوازم ثابت و سایر مواد چاپی شیک و گران قیمت داشته باشید.
از آنجایی که بقیه نیازهای طراحی شما میتواند اساساً بر اساس طراحی لوگو باشد، اکثر مخاطبان هدف و اجرای اهداف تجاری به طور طبیعی انجام میشوند.
با این وجود، هنگام توسعه بیشتر نام تجاری، آنها را در نظر داشته باشید. اهداف را از دست ندهید و همیشه به پیام اصلی که برای آن برنامه ریزی کرده اید مربوط باشد.
نمونهها ادامه دارد

این گروه با بقیه طراحیهای خود به شکل حرفهای و در عین حال خلاقانه به تصویر خود ادامه میدهد.

رنگها، قاب سیمی، و کارهایی که در این نمونه کارها ارائه میشوند، همگی انتزاعی هستند، درست مانند لوگو. همچنین بسیار تمیز است، و فضای خالی زیادی دارد – دوباره شبیه لوگو و طراحی برند است.

طراحی وب این برند تمرکز اصلی است و بازیگوش، با شخصیت و قابل دسترس است. خیلی خوب با لوگو ترکیب می شود و برند را به خوبی برجسته می کند.

طراحی وب بسیار تمیز و وب 2.0 است، درست مانند لوگو. علاوه بر این، طراحی به گونهای طراحی شده است که سیستمبندی شده باشد و به بازدیدکنندگان اجازه دهد تمام اطلاعات لازم را دریافت کنند، که رویکردی بسیار حرفهای و شرکتی است.

این طراحی وب بسیار سنتی است و مشتریانی را جذب می کند که می خواهند یک رویکرد مستقیم به خدمات وب خود داشته باشند. مانند لوگو و جذابیت برند، “بدون حقه” و حرفه ای است. سطح بالایی از اعتبار در طراحی وب سایت وجود دارد، همانطور که در کل برند وجود دارد.
6. یک Elevator Pitch
بنویسید
زمانی که سعی می کنید خدمات خود را در حدود 30 ثانیه یا کمتر بفروشید، به طور سنتی از آسانسور به صورت آفلاین استفاده می شود.
برنامهریزی از قبل برای یک سخنرانی کوچک برای فروش چیزهایتان میتواند به گنجاندن همه چیزهایی که نیاز دارید کمک کند، در حالی که همچنان یک طرح ساختشده دارید که احتمالاً به فروش میرسد.
با این حال، با گسترش فناوریهای کار در وب هر سال، طرحهای آسانسور برای فریلنسرهای آنلاین نیز اهمیت فزایندهای پیدا میکنند.
پیچ آسانسور تا حد زیادی بخشی از یک برند است. آنچه در طرح گفته میشود، کارهایی که شما انجام میدهید، کارهایی که کسبوکارتان انجام میدهد و کارهایی که شما و کسبوکارتان میتوانید برای شخصی که حرف شما را میخواند یا میشنود انجام دهید را به اشتراک میگذارد.
وقتی مشتری از شما می پرسد که چه کار می کنید، نباید با “من یک طراح وب آزاد هستم” یا “من یک نویسنده آزاد هستم” پاسخ دهید. درعوض، این فرصتی است که در عرض 15 تا 30 ثانیه بگویید چه کاری انجام میدهید جزئیات.
هیچ کس به “طراح وب آزاد”، “توسعهدهنده وب آزاد” یا “نویسنده آزاد” علاقهمند نیست.
>
آنچه مشتریان بالقوه به آن علاقه مند هستند “یک طراح وب است که عمدتاً بر طراحی های وب کاربر محور که هم خلاقانه و هم حرفه ای هستند” یا “یک توسعه دهنده وب است که برنامه های وب سایت متمرکز ایجاد می کند” پیرامون نیازهای کاربران — برنامه هایی که برای فروش طراحی شده اند.

به طور واقع بینانه، زمین های آسانسور باید حتی بهتر از موارد بالا باشد. علاوه بر این، می توان از آنها به عنوان مقدمه ای برای نمونه کارها استفاده کرد، یا در صفحه درباره برای کمک به فروش در آنجا نیز استفاده کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد زمین های آسانسور و نحوه نوشتن یک آهنگ عالی، منابع زیر را بررسی کنید.
منابع بیشتر
7. یک صفحه درباره
بنویسید
صفحه درباره شما جایی است که مشتریان و سایرینی که ممکن است بخواهند با شما کار کنند می توانند قبل از برقراری هر نوع تماسی با شما آشنا شوند. باید منعکس کننده خودتان و روش انجام کسب و کارتان باشد.
آیا نام تجاری شما سرگرم کننده، حرفه ای یا دقیق است؟ به احتمال زیاد، برند شما تا کنون شخصیت شما را به معنای خاص خود منعکس کرده است. اکنون این شما هستید که باید یک صفحه درباره بنویسید که بتواند «فروش را انجام دهد».
اگر شخصی به اندازه کافی علاقه مند شده است که صفحه درباره را بررسی کند، به نحوی او را متقاعد کرده اید که حداقل تا نیمه به خدمات شما علاقه مند شود.
امیدواریم که از بین مخاطبان هدف اعلام شده خود، فرد مناسبی را جذب کرده باشید. اگر چنین است، چگونه با این شخص صحبت می کنید؟
از لحاظ محتوا، شما می خواهید سبک اصلی خود را حفظ کنید. برای مثال، اگر رویکردی شبیه به شرکت میخواهید، رسمیتر بنویسید. برای یک رویکرد خلاقانه تر، با شخصیت و سرگرم کننده باشید.
انتخاب شغلی شما بهعنوان فریلنسر و کاری که انجام میدهید احتمالاً از قبل شخصیت شما را تا حد زیادی منعکس میکند، بنابراین هنگام تلاش برای یافتن سبک نوشتن برای صفحه درباره، فقط خود بودن بهترین گزینه است.
این بسیار مهم است که سعی نکنید شبیه دیگران به نظر برسید – صدای شما چیزی است که شما را از هر فریلنسر دیگری در این سیاره متمایز می کند.
بعد از تعیین سبک نوشتاری و نحوه نزدیک شدن به صفحه، باید مواردی را که باید شامل شود مشخص کرد. در زیر حداقل است:
- سابقه شما در این زمینه و کاری که انجام می دهید.
- تجربه حرفه ای شما و احتمالاً تجربه مدرسه در صورت وجود.
(رزومه کتبی) - شاید پیوندی به یک رزومه رسمی تر.
- اطلاعات تماس یا پیوندی به صفحه تماس.
- یادداشت مرتبط با مشکل آنها و اینکه چگونه می توانید به آنها کمک کنید.
(آنها به یک وب سایت نیاز دارند، شما می توانید یک وب سایت برای آنها بسازید.)
ممکن است فردی بخواهد بخشهای دیگری را نیز اضافه کند که شخصیت و کسبوکار او را بیشتر تعریف میکند.
هر چه مشتری بالقوه بیشتر احساس کند که شما را می شناسد، احتمال بیشتری دارد که با شما تماس برقرار کند زیرا شما و کسب و کارتان قابل دسترس تر به نظر می رسید. (البته به خاطر داشته باشید که لازم نیست یک زندگینامه 10 صفحه ای باشد!)

منابع بیشتر
8. مشتریان را جذب کنید تا به شما دسترسی پیدا کنند
اکنون که یک نام تجاری دارید، همه چیز به بازاریابی و یافتن مشتریان شما مربوط می شود.
شما یک مخاطب هدف ایجاد کردهاید، اهداف کسبوکار (هم اهداف فعلی و هم اهداف آینده) را شناسایی کردهاید، برند را به مفهوم طراحی حول این دو تعریف ساختهاید، و محتوایی ایجاد کردهاید که به فروش مطالب شما کمک میکند.
این همه عالی است، اما در این مرحله نام تجاری شما ناشناخته و غیرفعال است. با این حال نگران نباشید – قرار است برند شما کار را برای شما انجام دهد، و با توجه به زمان، این کار انجام خواهد شد.
با فهرست شدن در وبسایتهای شغلی، انجام پستهای مهمان یا گذاشتن پیام در انجمنها، به مردم اجازه دهید از برند شما مطلع شوند. به طور کلی، بازاریابی یکسان است – اما اکنون باید برند خود را برخلاف خودتان بازاریابی کنید.
ثابت نگه داشتن
در تجربیات خودم در مورد برندسازی، متوجه شدم که در حال تغییر نام تجاری و آزمایش چیزهای جدید هستم.
همه چیز به این واقعیت ختم شد که من هرگز برای برندسازی درست کسب و کارم وقت نگرفتم، و به طور خاص، هرگز برای یافتن مخاطبان هدف واقعی خود وقت صرف نکردم.
>
این من را مجبور کرد تا با گذشت زمان، نام تجاری خود را اصلاح کنم تا نیازهایم را برآورده کنم. اگر در ابتدا وقت می گذاشتم، می توانستم از کل آشفتگی جلوگیری کنم.
در پایان، این به کسب و کار من لطمه زد، زیرا مشتریان، خوانندگان و سایر افرادی که کسب و کار من را زنده نگه میدارند، پس از هر اصلاح، من و کسبوکارم را نمیشناختند، و همچنین به اعتبار من لطمه زد.
به دلایلی که در بالا ذکر شد و تعدادی از دلایل دیگر، پایدار نگه داشتن نام تجاری ضروری است. هنگامی که برند را از دست می دهید، تمام مزایایی را که همراه با آن است از دست می دهید. اگر برندی را تغییر دهید، حتی اگر امروز برای مطابقت بهتر با اهداف تغییر کند، باید یک بار دیگر بازاریابی را از پایه صفر شروع کند.
در اینجا چند مقاله و نکته در مورد نحوه ثابت نگه داشتن یک نام تجاری وجود دارد.
به روز رسانی یک نام تجاری
از آنجایی که ما بهعنوان حرفهای و مردم تغییر میکنیم، شکی نیست که ما نیز میخواهیم نام تجاری خود را تغییر دهیم. ما ممکن است به یک شرکت طراحی تبدیل شویم تا یک طراح وب آزاد، یا بیشتر به یک توسعه دهنده وب تا یک طراح تبدیل شویم.
بیشتر اوقات یک فرد بر روی یک حوزه از کار وب تمرکز میکند، اما در طول زمان متوجه میشود که مجموعه مهارتها و علایق او به چیزی کاملاً متفاوت گسترش یافته است.
- خیلی خوب است. زندگی همین است – ما زندگی می کنیم، رشد می کنیم، تغییر می کنیم.
- ترفند در حال حاضر این است که نام تجاری خود را تغییر ندهید، بلکه آن را ارتقا دهید و آن را بیشتر توسعه دهید.
این جایی است که اهداف اولیه ما به مرحله اجرا می رسد. در وهله اول با برنامه ریزی صحیح برای اهدافمان توانستیم برای حرکت رو به جلو برنامه ریزی کنیم. شاید در همان روزی که برند خود را ایجاد کردید، یک فریلنسر مجرد و تنها بودید، اما اکنون بالاخره یک تیم را به عنوان یک شرکت گرد هم آورده اید، درست همانطور که یکی از اهداف شما ذکر شده است. اگر نام تجاری را حول آن هدف با موفقیت برنامهریزی کردهاید، ممکن است فقط نیاز به ایجاد چند تغییر داشته باشید، در حالی که همچنان برند خود را قابل تشخیص و به طور کلی، یکسان کنید. - برای ارتقاء یک نام تجاری، چند چیز را ثابت نگه دارید: نام، سبک، و ترکیب رنگ اصلی.
نام قابل تشخیص ترین قسمت یک برند است، به طوری که چیزی است که هرگز نمی خواهید تغییر دهید. سبک کلی بسیار محکم با مخاطب هدف شما گره خورده است، و برای حفظ پایگاه مشتری فعلی خود، باید آن را حفظ کنید. در نهایت، رنگ یکی از به یاد ماندنی ترین جنبه های بصری است و به احتمال زیاد نیروی محرک بصری برند شما است. این را حفظ کنید و لحن و عامل به یاد ماندنی برند خود را حفظ کنید.
منابع بیشتر
درحال تکمیل
ایجاد نام تجاری قطعاً به خودی خود یک هنر است و برنامه ریزی زمان زیادی می برد.
در این مرحله ضروری از حرفه شغلی فریلنسر عجله نکنید – داشتن یک نام تجاری نه تنها می تواند به عنوان یک حرفه ای وب برای شما مفید باشد، بلکه از عقب ماندگی ها نیز جلوگیری می کند و می تواند به عنوان نوعی از امنیت کمک کند.
مهم نیست کسب و کار شما چقدر بزرگ است – پایگاه مشتری، تیم شما یا محبوبیت شما چقدر است – اگر قبلاً این کار را نکرده اید، برنامه ای، نام تجاری در اطراف آن ایجاد کنید.
>
سپس، به آن پایبند باشید، سازگار باشید. اگر قبلاً برندی برای تجزیه و تحلیل آن دارید، ممکن است یک قدم به عقب بردارید. آیا می توان آن را ارتقا داد یا بیشتر توسعه داد؟ آیا تاکنون چیزی ضروری برای برند خود از دست داده اید؟
البته نکات و پیشنهادهای بسیار بیشتری وجود دارد که میتوان به آنها اشاره کرد و بسیاری از آنها به تجربیات شخصی مربوط میشوند.
نوشته شده به طور انحصاری برای WDD توسط Kayla Knight.
لطفاً هر نکته یا تجربه دیگری که در رابطه با برندسازی به عنوان یک فریلنسر داشته اید به اشتراک بگذارید. از اشتباهات خود چه آموخته اید؟
بدون دیدگاه