راهنمای پروفسور انگلیسی (نه چندان) برای طراحی وب خلاقانه


طراحی ریسپانسیو اخیراً و با دلیل موجه، سر و صدای مشخصی دارد. این وعده می‌دهد که کار پیچیده‌تر و فزاینده انطباق وب‌سایت‌ها برای دستگاه‌های جدید بی‌شماری را که در دقیقه ضرب می‌شوند، ساده‌تر کند.

با در نظر گرفتن چند متغیر متداول مانند اندازه صفحه نمایش، تطبیق سایت با نیازهای خاص بازدیدکنندگان به موضوعی تبدیل می شود که برنامه ریزی هوشمندانه CSS و جاوا اسکریپت به جای طراحی دقیق سایت های متعدد و موازی. برای هر کسی که با میدان مین لجستیکی هماهنگی چند سایت مواجه شده است، طراحی واکنشگرا، به زبان ساده، چیز بسیار خوبی است.

همانطور که می دانید، خود این مفهوم در واقع از معماری وام گرفته شده است، رشته دیگری که بر رابطه بین افراد و محیط های ایجاد شده تمرکز دارد. کراس اوور منطقی است.

طبق کتاب استیون جانسون از کجا ایده‌های خوب می‌آیند (2011)، این نوع بارورسازی مفهومی عامل پیشرفت‌های کلیدی متعددی در طول تاریخ اندیشه و اختراع بوده است. این بینش به من ایده داد. اگرچه من تقریباً تا زمانی که اینترنت وجود دارد به طور معمولی سایت طراحی می‌کردم، تا حدود شش ماه پیش بیشتر من را به عنوان یک استاد زبان انگلیسی تصور می‌کردند. تغییر شغلی اخیر به سمت توسعه/طراح تمام وقت، در ترکیب با سابقه من در مطالعات ادبی، دیدگاهی منحصر به فرد و شاید عجیب در مورد دنیای طراحی به من داده است.

حالا کاش می‌توانستم اینجا مکث کنم تا حرامزاده‌های خونسردی را که قسم می‌خوردند دیگر پا به دانشگاه نمی‌گذارم، به باد انتقاد بگیرم، زیرا این کار بسیار بدی است، اما واقعیت این است که من در واقع تدریس را عمداً ترک کردم. مقررات. من این کار را برای کشف رابطه بین فناوری و فرهنگ انجام دادم، چیزی که حداقل از زمانی که برای اولین بار در سال 1986 نشستم و King’s Quest II را بازی کردم، من را مجذوب خود کرده است. وقتی از من خواسته شد که این مقاله را بنویسم، به فکر این کار متقابل موفق شدم. بارورسازی بین طراحی و معماری من تعجب کردم که – در صورت وجود – چه مفاهیمی از مطالعات ادبی ممکن است به طور مفید در طراحی وب به کار رود.

پس از کمی تامل، فهرستی از شش احتمال را گردآوری کردم. اینها تنها یک گذر اول در این سوال را نشان می دهند، اما امیدوارم حداقل بتوانند تذکر دهنده و شاید تحریک کننده باشند. به زبان گیک ادبی، من در حال انجام یک نسبت سازی هستم. در ادامه با مفاهیم…

 

1. استعاره

این یکی تقریباً خیلی واضح است، اما آخرین باری که بررسی کردم استعاره هنوز تا حد زیادی تخصص اساتید انگلیسی است. خود را برای یکی از آن صدای آزاردهنده‌ای آماده کنید که مردم همیشه در مورد حرفه خود می‌گویند: باور کنید یا نه، وب تماماً استعاره است! بسوزانید! (نه، نه واقعا). استعاره – مقایسه ای با استفاده از دو مورد که به نظر می رسد هیچ ارتباطی با هم ندارند – پارادایم اصلی (و برخی فقط می گویند) است که ما برای پردازش رسانه های فنی جدید استفاده می کنیم.

ایده پیوند یک استعاره است – به همین راحتی می‌توان آن را یک گره انتقال IP نامید، اما درک این موضوع برای کاربر غیر فنی معمولی زمان بیشتری می‌برد. زمانی که تیم برنرز لی تلاش می‌کرد تا خود اینترنت را مفهوم‌سازی کند، استعاره‌هایی از معادن و مش‌ها را بررسی کرد. وب، ویندوز، توییت ها، دیگ، فیس بوک، بوم – اینها همه استعاره هستند (و Reddit یک جناس است).

این واقعاً مهم‌ترین چیزی است که باید از این یکی حذف کرد: آگاهی از استعاره‌های خود یک مسیر عالی برای طراحی موفق است. راز بسیاری از وب‌سایت‌های معروف این است که آنها از استعاره‌هایی که استفاده می‌کنند آگاهی کامل دارند: آنها ایده‌ها را از اتر کد به زمین می‌کشند (جالب است، حداقل برای من، نقطه مقایسه در استعاره در واقع نامیده می‌شود. “زمین”). استعاره ها برای حواس بصری و لامسه افراد جذاب هستند، و این امر به خاطر سپردن آنها را بسیار آسان تر می کند، به ویژه به این دلیل که ما با فناوری های بصری و لمسی به طور فزاینده ای زندگی می کنیم.

برای دلپذیرتر کردن کلمه برای گوش اجرایی (tsk، tsk)، می‌توانید آن را به عنوان «انسجام بصری» یا «انسجام لمسی» معرفی کنید. آنها آن را مانند صبحانه سگ می خوردند (اوه، تشبیه).

 

2. امضا

زمانی که کلاس های آهنگسازی سال اول را تدریس می کردم، امضا مهمترین مفهومی بود که روی برقراری ارتباط کار می کردم. این فقط به این معنا نیست که جان هنکاک خود را در ته چیزی قرار دهید. اشاره به ردی منحصر به فرد از شخص است که از طریق کلمات و ایده ها به اوج می رسد. ایده صدا ارتباط نزدیکی دارد: نیروی حیاتی و منحصر به فردی که از طریق یک پروژه خاص صحبت می کند.

بهترین شیوه‌ها می‌توانند شما را راه طولانی ببرد، اما طراحی خوب معمولاً دارای امضای واضح و صدایی است، و باز هم، بهترین کدنویس‌ها کسانی هستند که از سبک منحصر به فرد خود آگاه هستند. در حالی که به نظر می رسد یک مشتری بداخلاق چیزی بیشتر از فکر تخریب کامل امضای شما را نمی پسندد، همه چیز را از کام رنگ گرفته تا فونت گرفته تا طرح و راه حل های بین مرورگر (و بله، حتی اجرای خاص طراحی واکنشگرا) را بررسی می کند. این کاملاً مشابه برند نیست، زیرا همیشه به جای صریح، ضمنی است. برای جستجوی ردپای آن به این فکر کنید که چگونه گوگل یا فیسبوک را دوباره طراحی می کنید.

اگر همه اینها کمی بیش از حد انتزاعی است، همیشه می‌توانید ببینید که چگونه کلمات کلیدی «زیر متن طراحی» یا «موضوع فرعی» یا «طرح ضمنی» یا «زیر اسکیپینگ» از زبان شما خارج می‌شوند.

 

3. شکستن چرخه

بسیار خوب، این یکی صرفاً از یک کلاس درس انگلیسی نیست. من در واقع آن را از یک قسمت دزدیدم نمایش با زی فرانک، اما من اغلب آن را در درس های نحوه نوشتن مقالات A+ به کار می بردم. درخشان‌ترین مقالات آن‌هایی هستند که نه تنها روش‌های فعلی تفکر را شناسایی می‌کنند، بلکه آنها را یک قدم جلوتر می‌برند.

اگرچه من هنوز عاشق لذت‌های انحنای ویژگی «شعاع مرزی» CSS3 هستم، اما متوجه شدم که عرضه جدید توییتر در واقع گوشه‌های گرد را به شکلی کوچک‌تر، کم‌رنگ‌تر و ۳ پیکسل انجام می‌دهد. در امتداد این خطوط، تعداد کمی از طراحان احتمالات منحنی های نامتقارن را به روشی موثر بررسی کرده اند (کسی به آن توجه کند!).

استعداد خلاق واقعی در توانایی تشخیص و انفجار یک کلیشه است – منحرف شدن در آخرین لحظه از بن بست خلاق. اگر فقط از آنچه در بیرون است کپی می کنید، پس قبلاً عقب افتاده اید. افرادی که سایت های داغ فعلی را طراحی کرده اند در حال حاضر روی مرحله بعدی خود کار می کنند.

فقط یک روش مطمئن برای تشخیص کلیشه ها و از بین بردن چرخه وجود دارد: تحقیق. قبل از اینکه ناله کنید و در عذاب بپیچید، کافی است توقف کنید و متوجه شوید که تحقیق در این مورد به معنای گشت و گذار در بسیاری از وب سایت هایی است که به نظر شما واقعاً فوق العاده هستند. استیون جانسون خاطرنشان می‌کند که تحقیقات بسیار مؤثر است زیرا منجر به تولید بهبود یافته‌ای می‌شود که «امکان مجاور» نامیده می‌شود – احتمالاتی که فراتر از محدودیت‌های روش‌های فعلی نگاه کردن به چیزها هستند.

من این یکی را “توسعه پیش‌بینی‌کننده” یا “طراحی فعال” یا “حذف مرزهای تاکتیکی”، فقط برای ضربه زدن می‌نامم.

 

4. طبقه بندی غیر یک

چه، ممکن است در این مرحله از خود بپرسید، آیا این مرد برای همه این اصطلاحات تصادفی دارد؟ اجازه بدهید توضیح دهم.

اصطلاح “طبقه‌شناسی غیر” از زنی گرفته شده است که خیلی زود درگذشت، قهرمان ادبی-انتقادی من ایو کوسفسکی سدویک. Nonce به معنای “برای یک بار” است، و طبقه بندی البته یک سیستم نامگذاری است. بنابراین «تکسونومی غیر» سیستمی از مفاهیم و اصطلاحات است که برای پروژه در دست طراحی شده است، و به محض اینکه دست و پا گیر یا بی معنی شود، از بین می رود یا دوباره توسعه می یابد.

این طرز تفکر در مورد یک پروژه نه تنها به شما امکان می دهد تا ایده های تازه را به خوبی عرضه کنید، بلکه به شما این امکان را می دهد که هر پروژه را مطابق با خواسته های خاص (و خاص) مشتری تنظیم کنید. یک راه ساده برای ابداع طبقه‌بندی غیرانسانی این است که برای مدتی کار کنید و سپس فهرستی از اصطلاحات، مضامین، ایده‌ها، الگوهای تکرارشونده و عناصر کدی را که به نظر می‌رسد به پروژه مورد نظر مرتبط هستند، بر روی تخته سفید قرار دهید. ببینید آیا اینها به الگوها یا اصطلاحات بیشتری می‌خورند یا نه، و مرتباً به دلخواه فهرست را کم و زیاد کنید. ایده در اینجا دوستی با تحرک و انعطاف لازم برای هر پروژه خلاقانه است.

به عنوان یک نکته دیگر، زبان‌های XML و OOP از نوع سیستم‌های طبقه‌بندی غیرعادی هستند، اگرچه مشخصاً کمی بیشتر به قوانین محدود می‌شوند. از نظر شیوه‌های خاص‌تر، طراحی طبقه‌بندی غیرعادی را می‌توان در همه چیز از نام متغیرها گرفته تا مستندات گنجاند و مطمئناً می‌توان از آن برای تقویت تعاملات مشتری استفاده کرد (Jargon سکسی است). اگر به این نوع کار علاقه دارید، می توانید بگویید که این یک “روح” برای پروژه است. من در اینجا با یک کلمه هولناک می‌توانم پیدا کنم، اما فکر می‌کنم این یکی به خودی خود یک چیز زیبایی است. R.I.P Eve.

 

5. منطقه تماس

این اصطلاح توسط منتقدی به نام مری لوئیز پرت در پاسخ به ایده مرزها (مانند مرزهای غرب وحشی) ایجاد شد. او ادعا کرد که مرزها استعاره اشتباهی برای موقعیت هستند، زیرا آنها فقط نشان می دهند که عمل در یک جهت از یک منظر اتفاق می افتد. واقعیت این است که حتی در موقعیت‌های عدم توازن شدید قدرت، مانند وضعیت بین گاوچران و هندی‌ها، دیدگاه‌ها و انگیزه‌های متعدد از هر دو طرف نتیجه را شکل می‌دهند. با اذعان به تأثیر این خواسته‌های چندگانه، می‌توان ارزیابی واقع‌بینانه‌تری از آنچه منجر به موفقیت و شکست در یک موقعیت خاص می‌شود، انجام داد.

پس این درس کوچک تاریخ تجدیدنظر طلبانه چه ربطی به طراحی وب دارد؟ وب سایت یک منطقه تماس است به این معنا که شما یک طراح و یک کاربر دارید و به طور کلی یک تعامل بسیار نامتعادل است. اگرچه سایت‌های وب 2.0 کمی سفارشی‌سازی تم و البته پلتفرم‌هایی برای ارتباط ارائه می‌دهند، اما با سپردن کنترل به کد و اجازه دادن به هر کسی که می‌خواهد، فاصله زیادی دارند. پس چرا برخی شکست می خورند و برخی دیگر موفق می شوند؟

نقطه قوت سایتی مانند Reddit این است که سازندگان آن کاربران را در جریان ایجاد و اصلاح نگه می دارند. از نظر حریم خصوصی و حتی چیدمان تا حد امکان نسبت به یک سایت غیرقابل نفوذ است و بنابراین احساس منطقه تماس بودن آن در خط مقدم باقی می ماند. منظورم این است که آیا واقعاً تا به حال به Reddit نگاه کرده اید؟ چیزی در آنجا وجود ندارد (به جز هزاران Redditor). طراحان و کاربران یک حلقه بازخورد ایجاد می کنند که سایت را خود طراحی می کند.

اگرچه اصطلاح “منطقه تماس” به خودی خود بسیار مناسب است، بیایید چند کلمه کلیدی طراحی جالب دیگر را مطرح کنیم: “رابط نفوذپذیر” یا “بازخورد تولیدی”.

 

6. رسانه پیام

است

مارشال مک لوهان، فن‌شناس مشهور، ایده فناوری‌های «گرم» و «سرد» را بیان کرد. اگر یک فناوری «داغ» باشد، تقریباً تمام اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شما قرار می‌دهد و کمی به تخیل می‌پردازد – به تلویزیون‌های صفحه بزرگ 80 اینچی یا فیلم‌های سه بعدی فکر کنید. هرچه یک فناوری سردتر باشد، بیشتر به مشارکت و مشارکت نیاز دارد (Reddit سرد است… خیلی سرد است عزیزم).

زمانی که مک لوهان گفت که رسانه پیام است، منظور او این بود که رسانه طرز تفکر و شناخت ما از جهان را تغییر می‌دهد. همانطور که ما کاملاً در فناوری های سرد در وب غرق می شویم، آنها به معنای واقعی کلمه شروع به تغییر شکل ادراک ما می کنند. دنیا بدون فیس بوک چه می شد؟ من نمی خواهم در آن دنیا زندگی کنم. خوب شاید. اخیراً برای سلیقه من کمی داغ شده است.

قبل از اینکه در اینجا بیش از حد به سر و صداهای یک تکنو هراسی بداخلاق عقب نشینی کنم، اجازه دهید به این موضوع بپردازم که چرا مشاهدات مک لوهان اهمیت دارد. این یک اصطلاح جدید برای تفکر در مورد تأثیر یک وب سایت به ما می دهد. در بیشتر موارد، با توسعه وب، به طور فزاینده ای از یک فناوری داغ به یک فناوری سرد تبدیل شده است، به ویژه با افزایش طراحی وب 2.0 در سال های اخیر. اکنون می‌توانید چیزهای بیشتری را که می‌بینید سفارشی کنید و با روش‌هایی تعامل کنید و محتوا تولید کنید که چندی پیش غیرقابل تصور بود. هنوز تمام نشده. مخصوصاً با تلفن‌های هوشمند، رسانه/پیام دوباره تغییر می‌کند، من فکر می‌کنم داغ‌تر است، زیرا رابط کاربری آنقدر یکپارچه می‌شود که فرار از آن سخت است.

همیشه کسانی هستند که هوس مخالف «دما» غالب را دارند، و این عاقلانه است که هنگام تلاش برای جبران روندهای قدیمی با طراحی وب جدید، این را در نظر داشته باشید. همچنین ارزش این را دارد که در نظر بگیرید که محدوده دمایی راحت برای مشتریان شما و مشتریان آنها چقدر است – آیا آنها تعامل زیادی می خواهند یا کسانی هستند که آرزوی روزهای خوب قدیمی را دارند که مردم فقط به آنها می گفتند چه چیزی بخرند؟ آیا آنها از نوع فلش همهجانبه هستند؟ دیوانه محتوای پویا ارائه شده توسط PHP و دیگران هستید؟ یا بازگشت به برخی از HTML استاتیک قدیمی خوب؟ همانطور که به طراحی برای یک رسانه جدید نزدیک می‌شوید، ممکن است سؤالاتی را نیز در نظر بگیرید که چگونه خود رسانه انتظارات و قابلیت‌های کاربر را تغییر می‌دهد و این موضوع چگونه بر هدف کلی سایت تأثیر می‌گذارد.

اگر در اینجا به یک مفهوم طراحی نیاز داریم، شاید بتوانیم آن را چیزی مانند «سنجش رسانه» یا «پیام‌رسانی داغ» و «پیام‌رسانی سرد» بنامیم.

 

عکس جدایی

در مجموع، نبوغ طراحی واکنش‌گرا، روشی است که یک مفهوم خارجی اما غیرعادی مرتبط را در یک زمینه کاملاً جدید وارد می‌کند. وقتی این کار را انجام می‌دهید، ایده‌های قدیمی به روش‌های جدید زنده می‌شوند. بارورسازی متقابل ایده ها چیزی است که انجمن هایی مانند TED، IFTF و همین eZine را هدایت می کند. اگر زمان زیادی را صرف دوچرخه‌سواری با کلمات رایج یکسان کنید، دچار رکود می‌شوید و کارتان آسیب می‌بیند – همه چیز باید تکامل یابد یا بمیرد. با ارائه این ایده ها در اینجا، اصلاً قصد من این نیست که پیشنهادات ناخواسته را در زمینه ای از طراحان باهوش و باانگیزه تحمیل کنم. هدف اصلی فقط کمی تحریک آمیز بودن است. اگر این نوع کاوش بین رشته‌ای را به فلسفه، تاریخ، سیاست یا روان‌شناسی – آن هنرهای لیبرال که اغلب مورد تحقیر قرار می‌گیرند – گسترش دهیم، کافی است مجموعه مفاهیم جدیدی را تصور کنید که در دسترس خواهند بود.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *