راه اندازی شد. زنده است کار می کند.
شما آن را طراحی کردید، ساختید و آزمایش کردید، ایدهها را غمگین کردید و مشکلات حل شده را جشن گرفتید. چرخ دنده ها روی محورهای خود می چرخند و فاکتور نهایی شما پرداخت می شود. پروژه شما انجام شده است. بیشتر.
آیا قبل از اینکه به ضربالاجل آینده بعدی بروید، مدتی برای بررسی پروژه و پاک کردن سر خود به همراه تخته سفید اختصاص دادید؟ یک بررسی پس از پرتاب، یا ممیزی پس از پرتاب (معروف به مرگ پس از مرگ)، امیدواریم بیش از این باشد که فقط در ذهن شما، یا حتی با شریک زندگی خود برای نوشیدن آبجو فکر کنید.
شرکتهای بزرگتری که کارکرد متقابل خود را از دست دادهاند، میتوانند به طرز غمانگیزی این بخش را با تبدیل کردن پس از مرگ به یک بازی سرزنش ترسناک منفجر کنند. یک جستجوی وب برای “الگوهای بررسی پس از راه اندازی” انجام دهید و بیش از 7000000 نتیجه دریافت خواهید کرد. اگر دنیای شما این است، مطمئن شوید که ارزیابی شخصی، واقعی و خصوصی خود را انجام می دهید. این به شما کمک می کند تا تجربه را به مهارت تبدیل کنید و بهترین شیوه های خود را حتی بهتر کنید. الگوهای بهتر به شما کمک میکنند فرآیند ارزیابی را به بخشهای قابل اندازهگیری تقسیم کنید، مشخص کنید، و موارد را یادداشت کنید، اما در اینجا یک مرور کلی برای «چیستی و چرا» وجود دارد. هدف در اینجا اطمینان از یک پس از مرگ مثبت و سازنده است.
1) چه مشکلی پیش آمد؟
و چگونه می توانید دفعه بعد آن را متفاوت انجام دهید؟ فراتر از آن، «درست است. دیگر هرگز با آن آدم تند و تند کار نکنید، این ارزشمندتر است که تا جایی که می توانید خاص باشید. اگر مشتری دردناک بود، در نظر بگیرید که دفعه بعد چه سرنخهایی درباره شخصیت او میتوانید یاد بگیرید. به عنوان مثال، اکنون ممکن است زمانی که یک مشتری جدید با صدای بلند نسبت به قیمت مخالفت می کند، بیشتر هوشیار باشید. این می تواند هشداری باشد که این پروژه برای شما (در بازنگری، استرس، نتایج ناامیدکننده و غیره) بیشتر از درآمد واقعی آن هزینه خواهد داشت.
ممکن است این یک مثال خیلی کابوس وار باشد. شاید نگاه کردن به استراتژیهایی برای رسیدگی به این مشکل قدیمی سادهتر باشد: جلوگیری از تغییرات گران قیمت لحظه آخری.
از طرف دیگر، اگر از نحوه مدیریت بخشی از پروژه راضی نیستید، مجدداً ویژگیهای را شناسایی کنید تا بتوانید به خودتان فرصت دهید تا در مرحله بعد به طور متفاوتی مسائل را مدیریت کنید. زمان. بیاموزید که چه رویدادهایی باعث رفتار و تصمیمهای غیرمنطقی میشوند، یا نیاز به مهارتهای فنی را انتخاب کنید که بیش از حد ذهن شماست: برنامهریزی کنید که آن را به سطح بعدی ببرید.
2) چه چیزی درست پیش رفت؟
چند موردی را که عالی کار کردند نام ببرید و دلیل آن را بیابید. به تفصیل. مشخصات در اینجا نیز مهم است. «سایت فوقالعاده به نظر میرسد، زیرا من فوقالعاده هستم»، میتوان به این دسته تقسیم کرد، «من بسیار مفتخرم که حتی کوچکترین جزئیات در صفحه اصلی باعث تقویت برند میشوند. این به این دلیل اتفاق افتاد که ما زمان بیشتری را صرف آشنایی با تاریخچه کسب و کار مشتری کردیم و در مورد چشم انداز آینده آنها هیجان زده شدیم.”
برای برخی، مرحله “آنچه درست پیش رفت” وسوسه انگیزی برای نادیده گرفتن آن است، اما به اندازه مرحله شماره 1 مهم است. خود را مجبور کنید تا به پنج چیز بیاندیشید که جواب داد، حتی اگر فقط در مورد یکی دو مورد به جزئیات بپردازید.
3) دارایی های خلاقانه خود را سازماندهی و بایگانی کنید
در حالی که پروژه بعدی به گردن شما می افتد، این مورد دیگری است که می توان آن را فراموش کرد یا عجله کرد. آن دارایی های لحظه آخری را که با نزدیک شدن ضرب الاجل به پایان رسید و اوضاع به هم ریخت، کنار بگذارید. آیا اثر هنری خوبی وجود داشت که ایجاد کردید که حذف شد یا میتوان از آن دوباره استفاده کرد؟ آن را با منابع بدون حق امتیاز خود یا در هر کجا که بتوانید در صورت نیاز آن را پیدا کنید، پرونده کنید. پرینت هایی را که برای ارجاع به دیوار چسبانده بودید در حالی که پروژه در نوسان کامل بود پرتاب کنید یا بایگانی کنید. عکسها، فونتها و غیره خریداری شده و دارای مجوز را در پوشههای مشخص شده با اطلاعات مجوز قرار دهید. از پروژه تکمیل شده پشتیبان تهیه کنید.
4) نمونه کارها را به روز کنید
بهترین کار خود را آماده و آپلود کنید. شامل مواد جانبی و همچنین طرحبندی صفحه میشود. اگر معماری شما برای این پروژه چیز زیبایی بود، کمی به آن جلا دهید، یادداشتی در مورد تاریخچه آن اضافه کنید و اجازه دهید بقیه دنیا نیز از آن قدردانی کنند. اگر کار دشوار بود، این مرحله به خوبی با شماره 2 مرتبط است. به عنوان مثال، اگرچه کل پروژه اتلاف وقت به نظر می رسید، مجموعه ای از آیکون های زیبایی که ایجاد کردید را به خاطر دارید؟ آنها را پست کنید.
5) مطمئن شوید که در جریان تجزیه و تحلیل های مداوم هستید
حتی اگر یک فریلنسر هستید، این به نفع شماست که از وضعیت وبسایتی که در آن کار میکردید مطلع باشید. دسترسی به گزارشها به شما کمک میکند کار آینده را بهبود ببخشید و رابطه طولانیمدت با مشتری خود را تشویق کنید. این یک مکالمه در حال انجام را تنظیم می کند، و این احتمال را افزایش می دهد که آنها برای تجدید نظر یا برای پروژه بعدی به شما مراجعه کنند. علاوه بر این، ممکن است دوست داشته باشید که بدانید آیا ویژگی هایی که در زمان راه اندازی جالب به نظر می رسیدند، کاربران را دیوانه می کند یا خیر. دریافت چنین اخباری خوشایند نیست، اما ادامه دادن به اشتباهات مشابه حتی کمتر خوشایند است. داشتن اعداد واقعی نیز یک راه عالی برای نشان دادن نتایج قابل اندازه گیری است، به ویژه برای طراحی مجدد… که به هر حال، به این معنی است که شما باید قبل از شروع پروژه، تجزیه و تحلیل داشته باشید و در حال اجرا باشید تا بتوانید اندازه گیری تغییر.
6) مستندات
اگر این در فرآیند پروژه گنجانده نشده است، هر کاری که می توانید انجام دهید تا اکنون زمان لازم برای انجام آن را پیدا کنید. این اساسا، اما اغلب نه تنها، یک راهنمای سبک است. کاری که شما انجام میدهید این است که «ردیابیها» را برای خودتان به جا میگذارید، یا باید از شما خواسته شود که بازنگریها را مدیریت کنید، یا برای تازهواردها، تا به آنها کمک کنید تا الگوها، قوانین شیوه نامه، و غیره را تشخیص دهند. در دنیای شرکتها، اگر هیچ فرآیند مستندسازی پس از راهاندازی وجود نداشته باشد. هر کاری که می توانید انجام دهید تا مدیریت را متقاعد کنید که زمان مورد نیاز خود را در اختیار شما قرار دهد. اگر مستقل هستید، این به شما بستگی دارد که این را در اولویت قرار دهید. امیدواریم اسناد پس از راه اندازی را در برآورد پروژه خود لحاظ کرده باشید.
دانستن اینکه چه چیزی درست است، چه چیزی اشتباه بوده است، و چه چیزی را میخواهید انجام دهید، به هنر بسیار روانتری برای پروژههایی تبدیل شده است که برای زندگی در وب در حال تغییر ایجاد میشوند. این دلیل دیگری برای اطمینان از ایجاد و ادامه تکامل رویکرد خود در پروژه پس از مرگ است. علاوه بر این، ما تمایل داریم چیزهای بد را نگه داریم، اجازه دهیم به نگرانی تبدیل شود، ما را سنگین کند، در حالی که ما چیزهای خوب را نادیده می گیریم (توجه به جنسیت: مطالعات نشان میدهند که زنان حرفهای تمایل بیشتری به انجام این کار دارند). با یک فرآیند آگاهانه، میتوانیم درسهای ارزشمندی از کل پروژه دریافت کنیم، آن روند منفی را معکوس کنیم، و کارهای بزرگ را بزرگتر کنیم.
چگونه یک پروژه را کامل می کنید؟ چه مراحل نهایی ضروری است؟ نظرات خود را در نظرات با ما در میان بگذارید.
بدون دیدگاه